اصحاب أيكه
بعد از آنكه خداوند اهالى مدين را نابود ساخته و شعيب و ايمان آورندگان با او را نجات بخشيد. آنحضرت را به سوى اصحاب أيكه فرستاد. آن سامان، سرزمينى حاصلخيز و پردرخت و داراى چشمهساران بسيار
بوده و در نزديكى مدين قرار داشت. در آن منطقه گروهى از مردم زندگى مىكردند كه به همان شيوه اهالى
مدين مرتكب گناه و معصيت مىشدند.شعيب(ع) بدانها فرمود:من از ناحيهخداوند براى ارشاد و
راهنمايى شما فرستاده شدهام و براى رساندن دستورات وى به شما، فردى امين هستم، از كيفر الهى
بپرهيزيد و براى انجام دستورات الهى از من پيروى كنيد. من براى راهنمايى و ارشاد از شما مزد و پاداشى
نمىخواهم، پروردگار جهانيان به من پاداش خواهد داد.از پندهايى كه آن حضرت بدانها داد اين بود: در پيمانه و وزن اموال، به حق و انصاف رفتار كنيد و
كمفروشى ننماييد، و در زمين تبهكارى نكنيد و از كيفر خدايى كه شما و ملتهاى قدرتمند قبل از شما را
آفريده است بپرهيزيد.اين پندواندرزها در مردم مؤثر واقع نشد، بلكه به شعيب پاسخ دادند:توهم يكى از
آن افرادى هستى كه جادو زده شدهاى و هذيان مىگويى.تو هم مانند ما انسان بوده و با ما مساوى هستى،
بنابراين، چگونه با رسالت خدايى، بر ما برترى دارى؟ما تورا در ادّعايت فردى دروغگو تلقى كرده و در
آنچه ما را به سوى آن فرا مىخوانى، گفتهات را تصديق نمىكنيم. اگر واقعاً در آنچه ما را بدان دعوت
مىكنى، راستگو هستى، از خدا بخواه تا عذابى از آسمان بر ما وارد سازد.اين مردم، تكذيب شعيب را ادامه دادند و خداوند بر آنان عذاب فرستاد، و گرماى شديدى را بر آنان مسلط
ساخت، كه در اثر آن قدرت بر تنفس نداشتند و براى اينكه نفسِ راحتى بكشند به بيابان روآوردند، و در
آنجا قطعه ابرى بر آنها سايه افكند، از آن شادمان شدند و براى استفاده از سايه آن، زير آن گرد آمدند
كه ناگهان با پرتاب پارههاى آتش و رعدوبرق، به سوى آنان همه آنها رانابود ساخت، و آن روز، روزى
دردناك و هراس انگيز بود:كَذَّبَ أَصْحابُ لَْيْكَةِ المُرْسَلِينَ * إِذ قالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلا تَتَّقُونَ * إِنِّى
لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعونِ * وَما أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ
أَجْرٍ إِنْ أَجْرِىَ إِلّا عَلى رَبِّ العالَمِينَ * أَوْفُوا الكَيْلَ وَلا تَكُونُوا مِنَ
المُخْسِرِينَ * وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ المُسْتَقِيمِ * وَلا تَبْخَسُوا النّاسَ أَشْياءَهُمْ
وَلا تَعْثَوْا فِى الأَرْضِ مُفْسِدِينَ * وَاتَّقُوا الَّذِى خَلَقَكُمْ وَالجِبِلَّةَ
الأَوَّلِينَ * قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ المُسَحَّرِينَ * وَما أَنْتَ إِلّا بَشَرٌ مِثْلُنا
وَإِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الكاذِبِينَ * فَأَسْقِطْ عَلَيْنا كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنْ كُنْتَ
مِنَ الصّادِقِينَ * قالَ رَبِّى أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ * فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذابُ
يَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ كانَ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ * إِنَّ فِى ذلِكَ لَآيَةً وَما كانَ
أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ * وإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ العَزِيزُ الرَّحِيمُ؛(9)اصحاب ايكه پيامبران را تكذيب كردند. آنگاه كه شعيب بدانان گفت:آيا از خدا نمىترسيد من فرستاده
امين از ناحيه خدا براى شما هستم. از او بترسيد و از من فرمان ببريد و من در ازاى رساندن احكام خدا از
شما پاداش نمىخواهم، پروردگار جهانيان به من پاداش خواهد داد، در كيل و وزن در معاملات با مردم كم
فروشى نكنيد و با عدالت و ميزان صحيح بسنجيد و از اشيايى كه به مردم مىفروشيد كم نگذاريد و در زمين
ايجاد فساد ننماييد.از خدايى كه شما و طبايع گذشته را آفريده، بپرهيزيد گفتند:تو جادوگرى و تو هم
بشرى مانند ما هستى و ما تو را دروغگو مىپنداريم. اگر راست مىگويى قطعهاى از آسمان را بر سرما
فرودآر. وى گفت: پروردگارم به آنچه شما انجام مىدهيد آگاهتر است. او را تكذيب كردند و عذاب روز
سايهبان آنها را فراگرفت. آن عذابِ روزى بزرگ بود، بهراستى كه در آن نشانه و علامتى وجود داشت و
بيشتر آنان ايمان نياوردند و به راستى پروردگارت قدرتمند و مهربان است.
1- هود (11) آيات 84 - 86.2- اعراف (7) آيه 85.3- اعراف (7) آيات 86 - 87.4- هود (11) آيات 87 - 90.5- اعراف (7) آيات 88 - 89.6- هود (11) آيات 91 - 92.7- اعراف (7) آيه 93.8- هود (11) آيات 94- 95.9- شعراء (26) آيات 176 - 191.