وظيفه پيامبرى
وظيفه پيامبرى در سه چيز خلاصه مىشود:1. دعوت مردم به پرستش خدا و اعتقاد به يگانگى او؛2. ايمان به جهان پس ازمرگ و پاداش اعمال؛3. بيان دستورات و احكامى كه در آن صلاح و سعادت دنيا و آخرت انسانهاست.ايمان به خدا
ايمان به خداوند در سرشت انسانهاست؛ زيرا هر انسانى خويش را متمايل به سوى نيرويى برتر ازنيروىخويش مىانگارد، ولى مردم در تعيين و مرزبندى آن نيرو و قدرت متفاوتند. برخى آن را به نيروى طبيعى و
بعضى به بتهايى كه به دست خود مىساختند و برخى ديگر، آن را به چيزهايى ديگر، تشبيه مىكردند.پيامبران براى تصحيح اين گمراهىها مبعوث شدند تا عقل و خِرَد مردم را به اعتقاد به خدا و يگانگى او
رهنمون شوند. بنابراين نخستين دعوت و بزرگترين هدف پيامبران در هر زمان و محيطى، تصحيح اعتقاد
مردم نسبت به خداى تعالى و رابطه بين بنده و پروردگار بوده است و نيز دعوت به اين كه دين خالص تنها از
آن خدا بوده و پرستش، تنها او را سزد و اوست كه سود و زيان مىرساند و تنها او سزاوار پرستش و دعا و
نيايش است.لبه تيز حركت انبيا متوجه دوگانه پرستى و شركى بوده كه به گونهاى روشن و آشكار در بتپرستى و انسان
پرستى و حتى پرستش صالحان و مقدسانِ زنده و مرده، تجسم يافته بود.اگرعقل انسان به تنهايى و به طور مستقل بخواهد اين حقايق را دريابد، به هدف و خواسته خود نخواهد
رسيد، به ويژه در امور غيبى كه انسان بدون يارى وحى -كه خداوند آن را به پيامبران ابلاغ كرده- توان
شناخت آنها را ندارد.فلسفه يونان و غير آن، در مسائل الهيات به تلاش پرداختند و آرا و نظرات سست، بيهوده و متناقضى را به
ارمغان آوردند؛ از اين رو اخيراً انديشمندان با اعتماد بر انديشه خود، در تفسير اين الهيات به
اختلاف پرداختند در حالى كه پيامبران در بيان اين مسائل و تبيين اين نيروى الهى، براهينى آوردند كه
عقل و خِرَد به واسطه آن آرامش مىيابد.
ايمان به آخرت
بيان اين اعتقاد نيز ازجمله وظايف پيامبران است، چرا كه از امور غيبيه بوده و عقل، بدون هدايتپيامبران به فهم و درك آن دست نمىيابد.بنابراين هر انسانى احساس مىكند كه اين زندگى، با سپرى شدن عمر به پايان نمىرسد، بلكه پس از مرگ،
زندگى ديگرى وجود دارد كه به شكلى ديگر آن را به وجود مىآورد. اين احساس كلى را كه بيشتر مردم از آن
برخوردارند نمىتوان آن گونه كه دانشمندان مادّى مدعى هستند، از انحرافات و يا از اوهام عقل شمرد؛
زيرا عدم اذعان عقل به جهان پس ازمرگ، مصيبت روحى و اجتماعى بزرگى براى نوع بشر به شمار مىآيد.هر انسانى در معرض مشكلاتى، همانند بيمارىها، ستمها و شكنجهها و يا از دست دادن عزيزان است؛
بنابراين، اعتقاد به زندگى آخرت برتر از ميل به دنياست؛ زيرا در آن جا به انسان پاداشى عادلانه داده
مىشود.همچنين ايمان به جهان آخرت و محاسبه اعمال، در انسان احساسى درونى به وجود آورده، او را به
كار نيك وادار مىكند و از كار ناپسند باز مىدارد. انسان بدون هدايت و ارشاد پيامبران، آن گونه كه
بايد و به دور از وهم و خيال، از توانِ درك خصوصيات اين پاداش عاجز است.
بيان احكام دين
از جمله وظايف پيامبران، راهنمايى مردم به سوى فضايلى است كه سعادت دنيا و آخرت آنها -بهواسطهاحكامى كه از خداوند دريافت مىكنند- در گرو كسب آن فضايل است؛ زيرا انسانها نمىتوانند با عقل و
خِرَد خود، به تمام ارزشها و رفتار بر اساس آن ارزشها برسند، چرا كه انگيزههاى غريزى، مصالح و
خواهشهاى درونى آنها با يكديگر متفاوت است.بنابراين چه بسا گاهى شرّ كه توأم با منافع مادى است، به صورت خير و خوبى جلوه مىكند و خوبى، به
خاطر اين كه بر وفق مراد و هواهاى نفسانى نيست، رها مىشود.