فرمود:قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِى وَهَبْ لِى مُلْكاً لا يَنْبَغِى لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِى إِنَّكَ أَنْتَ
الوَهّابُ * فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِى بِأَمْرِهِ رُخاءً حَيْثُ أَصابَ * وَالشَّياطِينَ
كُلَّ بَنّاءٍ وَغَوّاصٍ * وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِى الأَصْفادِ * هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ
أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ * وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى وَحُسْنَ مَئابٍ؛(4)عرضه داشت:پروردگارا، مرا ببخش و ملك و سلطنتى به من عطا فرما كه پس ازمن سزاوار هيچكس نباشد، به
راستى كه تو بسيار بخشندهاى. ما باد را مسخّر او گردانيديم كه به فرمان او بهآرامى هر كجا
مىخواست مىوزيد و نيز شياطينى كه همه بنّا و غواص بودند، در اختيار وى بودند و برخى ازآنها را به
بند كشيده بود، و اين است عطا و بخشش ما.اكنون به هر كه خواهى بىحساب بده و يا منع نما، به راستى كه
سليمان از مقرّبين ما بود و سرانجامى نيك داشت.قرآن در جايى ديگر تصريح مىكند كه خداوند باد را مسخّر سليمان گرداند، به گونهاى كه مسافت يك ماه
را از صبح تا ظهر مىپيمود، در هر مسيرى كه مىخواست آن را فرمان مىداد و به هركجا كه مىخواست
باد وى را منتقل مىساخت و اين كارى بود كه در عصر و زمان ما، بعيد به نظر مىرسد، چه اينكه انسان
علم ودانش را در اين زمان براى اهداف بلندش مسخّر خود ساخته و به خدمت گرفته است.هواپيماهاى جت و فضا
پيماهايى اختراع كرده كه انسان را در اندك زمانى به دورترين نقاط زمين انتقال داده و آدمى را به كره
ماه منتقل مىسازد.قرآن يادآور مىشود كه خداوند چشمهاى را در زمين مسخّر سليمان ساخت كه از آن مِس گداخته بيرون
مىآمد، چنان كه جنّيان را به خدمت او گمارده و به دستور او عمل مىكردند و هر كدام از آنها از اجراى
فرمان الهى به دستور سليمان سرپيچى مىكردند، خداوند آنها را در آخرت به آتش سوزان دوزخ عذاب
مىكند و اين جنّيان، هر چه را سليمان اراده مىكرد برايش مىساختند از معبد و كاخ گرفته تا مجسّمه
و نقاشىهاى اشكال وحوش و پرندگان، و نيز ظرفهاى بزرگى براى خوردن غذا، همچون حوضهاى بزرگ و
ديگهايى سنگين و ثابت و غير قابل انتقال براى پختن غذا، براى وى تهيه مىكردند.خداوند بعد از
آنكه اين نعمتها را به آل داود عنايت فرمود، آنان را مخاطب ساخت و فرمود:اى آل داود، در اطاعت خدا
بكوشيد و او را به شكرانه نعمتهايى كه به شما ارزانى داشته، پرستش نماييد:وَلِسُلَيْمانَ الرِّيحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَرَواحُها شَهْرٌ وَأَسَلْنا لَهُ عَيْنَ القِطْرِ
وَمِنَ الجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ
أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِيرِ * يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ
وَتَماثِيلَ وَجِفانٍ كَالْجَوابِ وَقُدُورٍ راسِياتٍ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَقَلِيلٌ
مِنْ عِبادِىَ الشَّكُورُ؛(5)و باد را به تسخير سليمان در آورديم، كه در صبحگاه يك ماه راه برود و عصر نيز يك ماه طى مسير كند و مس
گداخته را برايش جارى ساختيم. جنيان به دستور خدا برايش كار مىكردند و هر كدام را كه از فرمان ما
سرپيچى كردند، ازعذاب آتش سوزان مىچشانيم. هر چه او مىخواست برايش مىساختند، مانند معابد،
مجسمهها، ظروف بزرگ مانند حوض و ديگهاى بزرگ غير قابل انتقال. اى خاندان داود، شكر و سپاس خدا را
به جاى آوريد، و اندكى از بندگانم سپاسگزارند.
اَسبان سليمان
از جمله نعمتهايى كه خداوند به سليمان ارزانى داشت، اسبهاى اصيل بود كه وى در اختيار داشت و گاهگاهى آنها را در برابر خويش به معرض تماشا مىگذارد.يكى از روزها، سليمان دستور داد تا اسبها را
مقابل وى حاضر كنند و سپس با فخر و مباهات به اسبها، رو به اطرافيان خويش كرده و گفت:من اين اسبها
را بهخاطر دنيا و بىنيازى در دنيا نمىخواهم، بلكه بدين سبب به آنها علاقهمندم كه به واسطه
آنها خدا را به ياد آورده و در راه دين و آيين وى از آنها استفاده كنم. و سپس به تماشاى اسبان پرداخت.