پاداش يوسف - همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با پیامبران در قرآن - نسخه متنی

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پاداش يوسف

پادشاه بر صحت تبرئه شدن يوسف و عفّت و پاكدامنى او آگاه گرديد و به او اعتماد و تمايل بيشتر پيدا
كرد، به ويژه آن‏كه قبلاً هنگامى كه رؤياى او را تعبير كرده بود و تدبيرى كه براى خارج شدن از تنگناى
اقتصادىِ گريبانگيرِ مصر، پيشنهاد كرده بود، به هوش و ذكاوت و درك و فهم او آشنايى داشت. پادشاه كه
خود از نژاد آسيايى بود، ملاحظه كرد كه از ناحيه نژاد، نيز بين او و يوسف ارتباط نزديكى وجود دارد.

همه اين امور در درون پادشاه تأثيرى ژرف گذاشت كه فوق العاده شيفته او شد و تمايل پيدا كرد كه وى را
از خواصّ خود قرار دهد، لذا رسول خود را فرستاد تا او را به نزدش آورد.

فرستاده، نتيجه تحقيق و بررسى و اعتراف زليخا به تبرئه يوسف و تمايل پادشاه به حضور در دربار و دادن
پاداش به او را به يوسف ابلاغ كرد.

يوسف در پاسخ به تمايل پادشاه درنگ نكرد، در دربار وى حضور يافت و با او گفتگويى انجام داد كه
برشگفتى و علاقه او به وى افزود. در اين هنگام، پادشاه با زبان وعده و اطمينان بدو گفت.اى يوسف، تو به
زودى در پيشگاه ما از جايگاه و منزلت شكوهمندى برخوردار گشته و بر همه چيز امين و مورد اعتماد خواهى
بود. يوسف با اين مقام و منزلت برجسته‏اى كه پادشاه بدو سپرد، همه مشكلاتى را كه در سال‏هاى قحطى،
گريبانگير مردم مصر مى‏شد، در نظر آورد و خوف آن داشت كه قدرتمندان، به افراد ضعيف خيانت ورزند،
همان گونه كه به وى خيانت شد و به همان نحو كه خود مورد اهانت قرار گرفت، به آنها اهانت كنند، از اين
رو علاقه‏مند بود كه امور آينده آنها را خود، شخصاً برعهده گيرد و بدانان خدمت نموده و از ظلم و ستم
به آنها جلوگيرى به عمل آورد.

لذا از پادشاه درخواست كرد كه او را بر خزانه خود امين گرداند تا بتواند
بر جمع‏آورى غلات و انباركردن آنها براى سال‏هاى قحطى، اِشراف داشته باشد؛ زيرا اين مراقبت و
اشراف نياز به امانت‏دارى و هوش‏مندى و علم و دانش داشت و همه اين صفات در يوسف جمع بود و پادشاه
آنها را از او به تجربه ديده بود.

پادشاه، موافقت خود را اعلام داشت و يوسف كل امور اقتصادى مربوط به مصر را در دست گرفت. پادشاه در
سرزمين مصر قدرتى به او بخشيد كه هرگونه مى‏خواهد عمل كند و اين لطف خداوند متعال در باره بندگان
شايسته اوست، كه نعمتش را به هريك از آنان كه او را برگزيند مى‏بخشد و به آنها در دنيا در مقابل عمل
نيكى كه انجام داده‏اند، اجر و پاداش مى‏دهد.

وانگهى براى كسانى كه ايمان آورده و از خداى خويش
مى‏ترسند، ثواب الهى در آخرت بهتر از ثواب دنياست:

وَقالَ المَلِكُ ائْتُونِى بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِى فَلَمّا كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ
اليَوْمَ لَدَيْنا مَكِينٌ أَمِينٌ * قالَ اجْعَلْنِى عَلى‏ خَزائِنِ الأَرضِ إِنِّى حَفِيظٌ
عَلِيمٌ * وَكَذلِكَ مَكَّنّا لِيُوسُفَ فِى الأَرضِ يَتَبَوَّأُ مِنْها حَيْثُ يَشاءُ نُصِيبُ
بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ وَلا نُضِيعُ أَجْرَ المُحْسِنِينَ * وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ خَيْرٌ
لِلَّذِينَ آمَنُوا وَكانُوا يَتَّقُونَ؛(5)

پادشاه گفت:

يوسف را نزد من آوريد تا او را از خاصان خويش قرا دهم.

و آن‏گاه با او گفتگوكرد به يوسف
گفت:

امروز در پيشگاه ما داراى مكنت و صاحب منزلت هستى.

يوسف گفت:

بنابراين مرا بر خزانه حكومت بگمار
كه در اين خصوص انسانى مراقب و آگاهم. و اين‏چنين يوسف را در زمين، صاحب منزلت گردانديم تا هر كجا
مى‏خواهد حكمفرمايى كند. هركس را بخواهيم مشمول رحمت خويش مى‏گردانيم و پاداش نيكوكاران را ضايع
نمى‏سازيم و پاداش آخرت براى ايمان آورندگان و كسانى كه تقوا پيشه كنند، بهتر و بالاتر است.


1- يوسف (12) آيات 43 - 44.

2- يوسف (12) آيات 45 - 46.

3- همان، آيات 47 - 49.

4- يوسف (12) آيات 50 - 53.

5- يوسف (12) آيات 54 - 57.

/ 300