فصل پنجم‏: پيامبرى ادريس(ع) - همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با پیامبران در قرآن - نسخه متنی

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل پنجم‏: پيامبرى ادريس(ع)

حضرت ادريس(ع) از جمله پيامبرانى است كه در قرآن، از آنان ياد شده است خداى سبحان فرمود:

«وَإِسْمعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَاالْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصّابِرِينَ»؛(1)

«وَاذكُرْ فِى الكِتابِ
إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيّاً * وَرَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيّاً»(2)

قرآن، وى را به صفاتى، چون صبر و راستگويى و برخوردار از مقام برجسته، توصيف فرموده است. خلاصه نظر
دانشمندان در باره وى اين است كه او نخستين پيامبرى بود كه جبرئيل(ع) براى ارشاد و هدايت نسل (قابيل)

بر او وحى نازل كرد تا از طغيان و سركشى و كفر خويش دست برداشته و به پيشگاه خداوند توبه نمايند، و
طبق دستوراتِ آيين او زندگى كنند.

قرآن، در باره زندگى و دستوراتِ دين و آيين ادريس(ع) مشروحاً سخن نگفته است، چنان‏كه سند تاريخى و پا
برجايى هم از زندگى او در دست نيست.

معتبرترين كتابى كه درباره او سخن گفته تاريخ الحكماء (3) است كه
ما به بيان برخى مطالب پراكنده‏اى كه در آن وجود دارد، مى‏پردازيم، البته نه به عنوان اين‏كه اين
مطالب حقايقى بى‏چون و چراست، بلكه از باب آگاهى.

انديشمندان در مورد زادگاه و محل نشو و نماى آن حضرت اختلاف دارند، عده‏اى گفته‏اند:

وى در مصر
متولد شده و او را هرمس الهرامسه(4) ناميده‏اند و زادگاهش در «منف» (نام شهرى در مصر) است. و نيز
گفته‏اند نام وى به زبان يونانى ارميس بوده كه معناى عربى آن هرمس و به زبان عبرى خنوخ و در عربى
اخنوخ تلقى شده است و خداى - عزوجل - او را در قرآن كه به زبان عربى آشكار نازل شده ادريس... خوانده است.

هرمس (ادريس) از مصر بيرون رفت و در زمين گردش كرد و سپس به آن سرزمين بازگشت، [سرانجام‏] خداوند او را
در هشتادو دو سالگى به نزد خود بالا برد (از دنيا رفت)(5).

دسته‏اى ديگر معتقدند كه، ادريس(ع) در بابِل متولد و در همان‏جا بزرگ شد. وى در اوايل عمر خويش از
علوم شيث بن آدم كه جدّ اعلاى او بود بهره مى‏جست... و آن‏گاه كه به حد كمال رسيد، خداوند بدو نبوت و
پيامبرى عنايت فرمود.

آن حضرت، مردمِ فاسد را از مخالفتِ با آيين حضرت آدم و شيث(ع) نهى مى‏كرد و [در اين راستا] عده‏اى
اندك از او اطاعت كرده و بيشتر آنان با وى به مخالفت برخاستند،از اين رو او و پيروانش از آن سامان
بيرون رفته تا به مصر رسيدند.

ادريس(ع) و همراهانش در مصر اقامت گزيدند و مردم را به امر به معروف و نهى از منكر و اطاعت از خداى -
عزّوجلّ - دعوت كرد، چنان‏كه گفته شده:

وى مردم را به آيين الهى و يگانگى خدا و پرستش آفريدگار و
رهايى مردم از عذاب آخرت به وسيله كردار شايسته در دنيا دعوت نمود و آنها را بر بى‏رغبتى به دنيا و
رفتار عادلانه تشويق كرد و دستور داد تا آن‏گونه كه وى مى‏گويد نماز به جاى آورند و دستور داد ايام
مشخصى در هر ماه روزه بگيرند و آنها را به جهاد براى مبارزه با دشمنانِ دين و آيين خود تشويق و براى
دستگيرى از مستمندان به آنان دستور پرداخت زكات را صادر فرمود.

جمله «الايمان بالله يورث الظفر؛ ايمان به خدا پيروزى را در پى دارد» برنگين انگشترى وى منقوش بود و
بر كمربندى كه هنگام نماز ميت مى‏پوشيد، اين جمله نوشته شده بود:

السعيد من نظر لنفسه و شفاعته عند
ربه اعماله الصالحه

سعادتمند كسى است كه در كارهاى خويش بينديشد و كارهاى شايسته وى شفيع او نزد
پروردگارش خواهد بود.

از جمله گفتار آن حضرت اين است كه فرمود:

1- هرگز كسى نمى‏تواند خدا را بر نعمت‏هايش سپاس گويد، آن گونه كه او نسبت به بندگانش عطا و بخشش
فرموده است.

2- خدا را با نيّت خالص بخوانيد و روزه و نمازهاى خويش را نيز خالصانه به جا آوريد.

3- نسبت به دنيا دارىِ مردم حسد نورزيد، زيرا بهره‏ورى آنان اندك است.

4- كسى كه از حد كفايتِ زندگى، قانع نباشد، هيچ چيز او را بى‏نياز نمى‏كند.

5- حيات و زندگىِ روح، در حكمت نهفته است.


1- انبياء، (21) آيه 85.

2- مريم، (19) آيات 57-56.

3- اين مطالب را از مختصر زوزنى، معروف به منتخبات گلچين، از كتاب اخبار العلماء اثر جلال الدين
ابوالحسن‏على بن يوسف قفطى نقل كرديم.

4- هرمس لقب اوست، مانند قيصر و كسرى‏.

5- البته آن‏گونه كه در صححين آمده اين است كه خداوند او را به آسمان بالا برد، ولى اين برداشت با
آنچه كه از روايات خاصه بر مى‏آيد، صحيح به نظر نمى‏رسد.

/ 300