سرانجام كفر و ستم
گاهى انسان در باره مصايب ناگوار طبيعى و غير آن كه گريبانگير او مىشود؛ مانند زلزلههاىويرانگر، طوفانهايى كه ثروت ملى را به نابودى كشانده و هزاران نفر را بههلاكت مىرساند و گرد
بادهايى كه ثمره يك عمر تلاش انسان را به ويرانى تبديل مىكند وجنگ و خونريزىهايى كه در اثر هوا و
هوس رهبران و زمامداران پديد آمده و ويرانى كامل را در پى دارد، از خود سؤال مىكند و در درون خويش
از اسباب و علل همه اينها مىپرسد، ولى پاسخ قانع كنندهاى نمىيابد.اين پرسش وى را به ورطه
بدبينى كشانده و گويى با عينكى تيره به زندگى مىنگرد كه لذت زندگى و صفاىِ آرامشِ خاطر را از او سلب
مىكند.قرآن كريم در موارد متعددى نسبت به اين پرسش در زمينه ناگوارىهايى كه به انسان مىرسد پاسخ
مىدهد:در ماجراى حضرت موسى، به خصوص يكى از اسباب و علل آن را كفر و ظلم و ستم و انجام گناه شمرده
است، ظلم و كفر دو تعبيرند كه در قرآن آمدهاند و مقصود از آنها ايمان نياوردن به خدا و يا شريك قائل
شدن نسبت به او و روگردانى و سرپيچى از دين و آيين او و تجاوز از حدود الهى است كه به واسطه ارتكاب
گناه و خلاف و تبهكارىها صورت مىگيرد.در قرآن آمده است:«فَأَمّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِيداً فِىالدُّنْيا وَالآخِرَةِ»(1).و نيز خداى متعال فرموده است:«وَتِلْكَ القُرى أَهْلَكْناهُمْ لَمّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً»(2).و خداوند با اين فرموده خود انواع هلاك را برمى شمرد:فَكُلّاً أَخَذنا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِ حاصِباً وَمِنْهُمْ مَنْ
أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الأَرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا
وَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ؛(3)هر يك از آن طايفهها را به كيفرى مجازات نموديم. برخى را با فرستادن سنگ بلا و بعضى را به صيحه
آسمانى و برخى را به زلزله و فرو بردن در زمين و گروهى را به غرق كردن در دريا به هلاكت رسانديم، خدا
به آنان ستم روا نداشت، بلكه آنها به خويشتن ظلم نمودند.خداى متعال در اين آيه شريفه، انواع عذابهايى را كه خداوند بر امتهاى گنهكار فرستاده بر
مىشمارد، چه اينكه خداوند برخى را با تندبادى كه سنگ ريزه همراه داشته وبعضى را با صاعقه، برخى
را با فرو رفتن زمين و بعضى را با غرق شدن، كيفر نموده است و در سرگذشت موسى(ع) عذابى را كه به سبب ظلم
و ستم و ايمان نياوردن فرعونيان بر آنها فرستاده برايمان بازگو فرموده است:وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِى الأَرْضِ بِغَيْرِ الحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنا لا
يُرْجَعُونَ * فَأَخَذناهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِى اليَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ
عاقِبَةُ الظّالِمِينَ؛(4)فرعون و هوادارانش در زمين به ناروا تكبر و سركشى نمودند و تصور مىكردند كه نزد ما باز نمىگردند،
ما نيز او و سپاهيانش را سخت كيفر داديم و آنها را به دريا افكنديم، ملاحظه كنيد كه سرانجام ستمكاران
چگونه خواهد بود.قرآن فرجام فرعونيان را به هنگام غرق شدن آنها در دريا به وصف كشيده و براى پندوعبرت ديگران، تجملات
و باغ و بستانها و كاخها و زندگىهاى مرفهى را كه از خود بهجاى گذاشتند بر شمرده است: «كَمْ
تَرَكُوا مِنْ جَنّاتٍ وَعُيُونٍ * وَزُرُوعٍ وَمَقامٍ كَرِيمٍ * وَنَعْمَةٍ كانُوا فِيها
فاكِهِينَ * كَذلِكَ وَأَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِينَ * فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ
وَالأَرْضُ وَما كانُوا مُنْظَرِينَ».به جنبه بلاغتى كه قرآن از سرنوشت آنها بيان داشته، دقت كنيد: «فما بكت عليهم السماء و الأرض»اين
آيه شريفه سرانجام سخت و دردناك ستمگرانى را كه حتى جمادات اگر سخن مىگفتند، از سرانجام، آنها
متأثر و اندوهگين نمىشدند، مجسم كرده است.