احترام بوده است و بر بسيارى از آفريدههاى خدا برترى دارد، همگى از مهمترين انگيزههاى او در
پيشرفت معنوى و فرهنگى است.پرواضح است كه اين ويژگىها كجا و ديدگاههاى ناميمون برخى از فلسفههاى جديد نسبت به انسان كجا.آنها بشر را از بدبختترين و مفلوكترين آفريدهها تلقى كرده و به قول «سارتر» انسان، حشرهاى
ناچيز و يا كرمى آلوده است كه در زبالهدان زندگى به سر مىبرد و يا به تعبير «نيچه» بوزينهاى است
كه خداوند آن را آفريده تا در ابديتِ طولانى و ملال انگيز خود، حيران و سرگردان باشد.اين نظريات بيمارگونه و عليل، اميد و آرزو را در انسان مىميراند و او را در معرض تيرهاى نوميدى
قرار مىدهد، در حالى كه ديدگاه قرآن نسبت به انسان، عامل ايجاد بلند همتىها و احساس ارج و مقام در
اوست و وى را در مرحلهاى قرار مىدهد كه مفاهيم عزت، سربلندى و كرامت انسانى را احساس كند.
سرانجام تكبّر
خداى متعال سرانجام تكبّر را براى ما روشن و تبيين فرموده است و ما از سرگذشت آدم(ع) پند مىگيريم كهاز تكبّر دورى كرده، از آن تنفر داشته باشيم.آنگاه كه شيطان تكبّر ورزيد و تسليم امر خدا نشد، خداوند او را خوار ساخته، ذليلانه از بهشت بيرون
راند: «فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ
الصّاغِرِينَ».رسول اكرم(ص) در همين خصوص مىفرمايد: «من تواضع لله رفعه و من تكبّر وضعه الله؛ كسى كه براى خدا
تواضع و فروتنى كند، خداوند او را بلند مرتبه مىكند و آن كس كه تكبّر ورزد خداوند وى را پست و
بىمقدار مىسازد».همچنين در جايى ديگر مفهوم تكبر را روشن ساخته مىفرمايد:«الكبر بطر الحق و
عمط الناس؛ تكبّر، تسليم حق نشدن و پست شمردنِ مردم است».(2)براساس اين تعريف، تكبّر همان خودخواهى است كه صاحب آن مىخواهد حاكم مطلق زمين باشد. چنين فردى در
برابر حق تسليم نشده و از هيچ كس پند و اندرزى نپذيرد؛ زيرا او - به گمان و تصور خويش - نمىخواهد تابع
كسى باشد.او فردى سركش است و به زيردستانش ستم روا مىدارد و از آنجا كه خويش را برتر از ديگران
مىپندارد، نسبت به آنها ارج و اعتبارى قائل نيست.به همين دليل سرانجامِ تكبّر در قرآن بيچارگى و
نافرجامى ياد شده است؛ زيرا خداوند از انسان متكبّر ناخرسند است: «إنّ اللهَ لايُحِبُّ
الْمُسْتَكْبِرينَ».تكبّر، به كيفر شديد انسان متكبّر مىانجامد و او را از زمره مؤمنان بيرون و به نفرين شدگان (افراد
ملعون) ملحق مىسازد؛ از اين رو، خداوند شيطانِ متكبّر را مخاطب ساخته مىفرمايد: «فاخْرُجْ
مِنْها فَإنَّك رَجيمٌ وَانَّ عَلَيكَ لَعْنَتى اِلى يَوْمِ الدّين».تكبّر، از سبك مغزى و نادانى ناشى مىشود و در اين راستا بهترين و جالبترين تعبير را امام جعفر
صادق(ع) ارائه فرمودهاند:«ما دخل قلب امرىءٍ شيء من الكبرِ، إلّا خرج من عقله مثل ما دخله؛ همان اندازه كه تكبّر در دل شخص
قرار گيرد، به همان مقدار انديشه و خِرَد خويش را از دست مىدهد».
فراخوانى براى اعتلا و عظمت روح
در سرگذشت آدم(ع) انسان براى عظمت و اعتلاى روح و نيز چيره شدن بر علل و اسباب شرّ و تباهى در درونخويش فراخوانده شده است و آن بدين جهت است كه خداوند متعال آدم(ع) را منتسب به روح خود گردانده است.«و إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إنّى خالِقٌ بَشَراً مِنْ طينٍ فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ
نَفَخْتُ فيه مِنْ رُوحى فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ»(ترجمه آن گذشت).آن گونه كه قرآن بيان مىكند، انسان از مادّهاى به نام گِل و به صورت اندام انسان كه داراى عضلات و
اعضا و گوشت و خون است، آفريده شده و دانش ثابت كرده است بدن انسان از همان عناصرى آفريده شده كه زمين
از آنها تشكيل يافته است.