فصل سوم‏: سرگذشت ايوب(ع) - همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با پیامبران در قرآن - نسخه متنی

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل سوم‏: سرگذشت ايوب(ع)

آزمايش ايوب

ايوب(ع)(1) يكى از پيامبرانى است كه قرآن نبوت و پيامبرى آنها را بيان كرده است.

خداى متعال خطاب به
پيامبر خود حضرت محمد(ص) مى‏فرمايد:

إِنّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى‏ نُوحٍ والنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ
وَأَوْحَيْنا إِلى‏ إِبْراهِيمَ وَإِسْمعِيلَ وَإِسْحقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْباطِ وَعِيسى‏
وَأَيُّوبَ؛(2)

همان گونه كه به نوح و پبامبران بعد از او وحى كرديم، به تو نيز وحى نموديم و به ابراهيم و اسماعيل و
اسحق و يعقوب و أسباط و عيسى و ايوب نيز وحى كرديم.

ايوب(ع) بسيار با تقوا و به مستمندان مهربان بود و از بيوه زنان و يتيمان دستگيرى مى‏كرد و فردى
ميهمان‏نواز بود. آن حضرت قوم خود را به پرستش خداى يكتا دعوت مى‏نمود.

مورخان مى‏نويسند، حضرت
ايوب(ع) صاحب اموال و دارايى فراوانى بود، وى انواع چهار پايان و بردگان و گوسفندان و زمين‏هاى
وسيعى را در سرزمين «بثينه» از منطقه حوران... در اختيار داشت و از نعمت فرزندان و اولاد فراوان
برخوردار بود. همه اينها از او گرفته شد و به انواع بيمارى‏ها مبتلا گشت و جز قلب و زبانش كه به وسيله
آنها ذكر خداى عزوجل مى‏گفت، عضو سالم ديگرى برايش باقى نمانده بود.

وى در همه اين مشكلات شكيبا و
سپاسگزار بود و در شب و روز و صبح و عصر، ذكر و تسبيح خدا را بر زبان داشت. بيمارى آن حضرت آن قدر به
طول انجاميد كه كسى با او نشست و برخاست نمى‏كرد و همنشين، از نزديك شدن به او بيمناك بود. وى را
ازشهر خارج كردند و در خرابه‏اى بيرون شهر افكندند.

مردم با او قطع رابطه كردند و هيچ كس، جز همسرش
كه رعايت حقّ او نمود و محبت‏ها و نيكى و احسان وى را نسبت به خود مى‏دانست، كسى با او اظهار مهربانى
و محبت نمى‏كرد.

همسرش نزد او رفت و آمد مى‏كرد و بامدادان او را نظافت كرده و كارهاى او را انجام مى‏داد، به نحوى كه
خود روبه ضعف رفت و مال و دارايى‏اش اندك شد، به‏گونه‏اى كه براى مردم كار مى‏كرد و از مزد آن براى
شوهرش طعام تهيه مى‏كرد و سنگينى اين بار را تحمل مى‏كرد....

او پس از آن همه خوشبختى و وجود مال و
دارايى، در مورد از دست دادن مال و دارايى و فرزند و گرفتارى‏هايى كه براى شوهرش به وجود آمد و
تنگدستى و فقر و خدمتكارى براى مردم...همراه با شوهرش ايوب صبر و شكيبايى پيشه كرد.

همه اين دشوارى‏ها صبر و سپاس و حمد و ثناى ايوب(ع) را فزونى بخشيد، تا آنجا كه آن حضرت در صبر و
شكيبايى و ناگوارى‏ها و مصيبت‏ها ضرب‏المثل شد.

دانشمندان در مدت گرفتارى حضرت ايوب اختلاف كرده‏اند:

گفته شده كه سه‏سال بوده، و قولى نيز هفت سال
و چند ماه مى‏داند و برخى آن را هيجده سال نقل كرده‏اند.

منقول است كه همسرش به وى گفت:

اى ايوب، اگر
از خداى خود بخواهى، گرفتارى تو را رفع خواهدكرد.

در پاسخ گفت: هفتاد سال سالم زندگى كردم، اگر هفتاد
سال هم براى خدا صبركنم كم است.

گفته‏اند: هر گاه مصيبتى بر حضرت ايوب(ع) وارد مى‏شد مى‏گفت:

«اللّهم أَنْتَ أَخَذْتَ وَ أَنْتَ
أَعطَيْتَ».

تاريخ نگاران در باره حضرت ايوب داستان‏هاى فراوانى نقل كرده‏اند كه اصل آنها را از سِفر ايّوب و
از تفسيرى، به نام «هجاده» كه يهوديان بر تورات داشته‏اند گرفته‏اند، و چون در آن دخل و تصرف شده از
ديدگاه دانشمندان بزرگ و مورد اعتماد اسلام قابل قبول نيست.

/ 300