سرزمين موعود
ريشههاى بتپرستى بنىاسرائيل
موسى(ع) در مسير دعوت خود، كه بنىاسرائيل را به پرستش خداى يگانه دعوت كرد، دشوارىهاى زيادى رامتحمل شد و معجزاتى كه خداوند براى تأييد رسالتش به او عنايت كرده بود، كافى بود تا ريشههاى
بتپرستى را از ميان آنها بركند، ولى با اين همه در اثر اُنسى كه با بتپرستى در طول دوران زندگى
خود با مصرىها داشتند، هنوز علاقه بتپرستى از دلشان بيرون نرفته بود.يكى از مظاهر بتپرستى آنها اين بود وقتى كه از دريا گذشتند و گذارشان به مردمى بتپرست افتاد، از
موسى درخواست كردند براى آنان بتى تهيه كند تا مانند اين بتپرستان آن را بپرستند، ولى موسى آنها را
بر جهل و نادانىشان نكوهش كرد و به آنان تأكيد كرد و گفت:اينان كه بت مىپرستند داراى آيينى پوچ و
باطل بوده و اعمالشان سراسر خُسران و تباهى است و به همين دليل سرنوشتى جز هلاكت ندارند. سپس از آنها
اظهار شگفتى كرد كه چگونه معبودى را غير از خدا درخواست مىكنند، در صورتى كه خداوند آنان را به لطف
و كرم خويش مختص گردانده و با وحى و حمايت و پشتيبانى خود، آنها را بر ساير امتهاى دوران خودشان
برترى و فضيلت بخشيده است!وَجاوَزْنا بِبَنِى إِسْرائِيلَ البَحْرَ فَأَتَوْا عَلى قَوْمٍ يَعْكُفُون عَلى أَصْنامٍ
لَهُمْ قالُوا يامُوسى اجْعَلْ لَنا إلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ
تَجْهَلُونَ* إِنَّ هؤُلاءِ مُتَبَّرٌ ما هُمْ فِيهِ وَباطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ * قالَ
أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إلهاً وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلى العالَمِينَ؛(1)بنى اسرائيل را از دريا عبور داديم، و آنها چون به مردمى بتپرست برخوردند به موسى گفتند:شما هم
براى ما معبودى مانند معبود اينان قرار ده.موسى بدانان گفت:شما انسانهايى جاهل و نادان هستيد. اين
مردمى كه مىبينيد خدايانشان فانى و آيين آنها باطل است.موسى گفت:آيا معبودى غير از خدا را برايتان
بجويم، در حالى كه او شما را بر جهانيان برترى داد.
لطف خدا به بنى اسرائيل
بنى اسرائيل در طى مسير خود به ساحل شرقى رسيدند و چون آبى براى آشاميدن خود وسيراب ساختنچارپايانشان نيافتند به موسى(ع) شكايت كردند و از او درخواست آب نمودند.خداوند به موسى دستور داد تا
عصاى خود را به سنگ بكوبد. وقتى زد دوازده(2) چشمه آب از آن جوشيد و هر قبيلهاى از چشمهاى آب نوشيد.و زمانى كه به دشتهاى شبهجزيره سينا رسيدند با گرماى شديد روبهرو شده و چون محلى وجود نداشت تا
از گرما بدانجا پناهنده شوند و درختى كه از سايه آن استفاده كنند نيز نبود، لذا از دشوارىهايى كه
بدان دست به گريبان شده بودند، به موسى شكايت كردند و موسى به پيشگاه پروردگار خود التجا نمود و
خداوند قطعه ابرى فرستاد تا آنها را از گرماى خورشيد حفظ كند.