عايشه دختر ابوبكر
پيامبر خدا(ص) او را در سن نه سالگى به همسرى گرفت و در آن زمان نزديك پنجاهوپنج سال از عمر شريفحضرت سپرى مىشد و او تنها دوشيزهاى بود كه به همسرى پيامبر در آمد.خويشاوندى سببى رسول اكرم(ص) با پدر وى برترين افتخار و سعادت در زندگى براى ابوبكر بود، همان گونه
كه براى انتشار سنّت پيامبر و احكام شرع ثمربخش بود، بهويژه آنچه مربوط به زنان بود. عايشه
زيركترين همسران پيامبر بود و احكام اسلام را زود مىآموخت، به همين دليل بسيارى از بزرگان
صحابه، برخى از احكام اسلام را كه فهم آنها برايشان دشوار بود، از عايشه مىپرسيدند.برخى ازخاورشناسان، ازدواج ميان پيرمردى سالخورده و دخترى جوان را مورد نكوهش قرار دادهاند، ولى
خاورشناسى به نام «بودلى» اين گفته را رد و عنوان نموده است كه عايشه با اين كه سن چندانى نداشته،
ولى رشد و نموّى چون ديگر زنان عرب داشته است و براى دختران عرب، اواخر سالهاى بعد ازبيستسالگى،
سن كهولت به شمار مىآيد.ولى اين ازدواج برخى از مورخان را به خود مشغول ساخته است .... آنها از ديدگاه جامعه كنونى خود كه در آن
زندگى مىكنند بدان مىنگرند. و ارزيابى نكردهاند كه چنين ازدواجهايى پيوسته در قاره آسيا
معمول بوده و نينديشيدهاند كه اين آداب و رسوم هم چنان در شرق اروپا رايج است و ازدواج به طور طبيعى
در اسپانيا و پرتقال در سنين اندك انجام مىشود، و چنين امورى امروزه در برخى از مناطق كوهستانى دور
افتاده در ايالات متحده آمريكا نيزعادى به نظر مىرسد.
حفصه دختر عمر
رسول خدا(ص) با حفصه كه زنى بيوه بود، ازدواج كرد. همسر وى «خنيس بن حذافه سهمى» در غزوه بدر پس ازكارزارى جانانه به شهادت رسيد و آنگاه كه عده وفات او بهپايان رسيد، پدرش او را به ابوبكر عرضه
كرد و او سكوت اختيار نمود و زمانى كه رقيه دختر پيامبر، همسر عثمان از دنيا رفته بود، حفصه را به او
عرضه داشت.عثمان گفت: فعلاً قصد ازدواج ندارم.عمر اين مطلب را به رسول خدا(ص) گفت حضرت فرمود:«حفصه
به ازدواج مردى بهتر از عثمان در خواهد آمد و عثمان با زنى بهتر از حفصه ازدواج مىكند».و سپس
پيامبر حفصه را از عمر خواستگارى كرده و به ازدواج خويش در آورد و دختر خود امكلثوم را به عثمان
داد.بدين ترتيب پيامبر(ص)افتخار خويشاوندى با او را كه نصيب عمر شده بود، از او سلب نكرد، چنان كه با
ابوبكر نيز چنين نمود. اين ازدواج در حقيقت براى تحكيم پيوند و ارتباط بين خود و يارانش بود، كه
پاداشى براى جهاد آنها در راه اسلام به شمار آيد.
أم حبيبه رمله دختر ابوسفيان
پيامبر(ص) وى را كه بيوه زن بود تزويج نمود. همسر او از جمله كسانى بود كه به اتفاق وى به حبشه مهاجرتكرده بود. شوهرش به آيين مسيحيت گرويد و سعى كرد همسرش را نيز به آيين جديد خود در آورد، ولى او
خوددارى كرده و بر آيين اسلام باقى ماند و همسرش به دين نصرانيّت از دنيا رفت. وقتى اين موضوع به سمع
رسول خدا(ص) رسيد، فرستادهاى را نزد نجاشى اعزام داشت تا او را از نجاشى براى وى خواستگارى كند و
نجاشى او را براى ازدواج با پيامبر به نزد او فرستاد.از اين ازدواج به خوبى روشن است كه هدف پيامبر(ص)خشنود كردن اين زن مؤمنه و اكرام و احترام او نسبت به
پايدارى و استقامت و پايبندى به دين اسلام بوده است، چنان كه اين عمل سبب خشنودى ابوسفيان و
علاقهمندى او به اسلام شده و از شدت دشمنى او با پيامبر مىكاست.
ام سَلَمه هند دختر أبى أميه
وى از جنبه ايمان و جهاد در راه خدا برترين زنان به شمار مىآمد، ام سلمه براى حفظ دين خود و آزار واذيت قريش به اتفاق همسرش به حبشه مهاجرت نمود و پس از آن به مدينه هجرت كرد.شوهرش «ابوسلمة بن عبد الأسد» در جنگ اُحد زخمى كارى برداشت كه در اثر آن به شهادت رسيد.