پيرامون او مشاهده كردم كه هرگز و با هيچ قيمتى دست از او برنخواهند داشت. بنابراين در اين قضيه
انديشه كنيد؛ زيرا او شما را به راه صحيح فرا مىخواند، شما را نصيحت مىكنم آنچه را وى مىگويد
بپذيريد، علاوه بر اينكه بيم دارم بر او پيروز هم نگرديد، قريش گفتند:از اين سخنها نگو، ولى ما
امسال او را برمىگردانيم و سال آينده به حج بيايد.سپس پيامبر گرامى اسلام(ص) تصميم گرفت تا عثمان بن عفان را به عنوان فرستاده خود نزد قريش اعزام
نمايد تا هدف از آمدنِ آن حضرت را بدانان ابلاغ كند. عثمان پيام رسولخدا(ص) را به قريش رساند، وقتى
از ابلاغ پيام خود فراغت يافت به او گفتند:شما اكنون اگر ميل داشته باشى مىتوانى خانه كعبه را طواف
كنى.وى گفت:تا رسول خدا(ص) آن را طواف نكند، من طواف نخواهم كرد، لذا او را نزد خود زندانى كردند، خبر
قتل عثمان بين مسلمانان شايع شد، وقتى اين خبر به رسول خدا(ص) رسيد حضرت فرمود:تا با آنان
(يعنىقريش) نبرد نكنيم اينجا را ترك نخواهيم كرد.
بيعت رضوان
پيامبر اكرم(ص) از ياران خود خواست براى نبرد با مشركان تا پاى جان با او پيمان ببندند و آنان به جز يكتن، همگى - زير درختى كه آنجا بود - با او عهد و پيمان بستند.يكى از شاهدان آن بيعت، در مقام پرسش از
اين سؤال:در روز حديبيه، بر چه چيز با پيامبر بيعت كرديد (يعنى پيمان بستيد)؟چنين پاسخ داد: «بر
جانفشانى».در روايتى ديگر آمده است كه: «آنان با پيامبر پيمان بستند كه از جنگ فرار نكنند» به اين
معنا كه بجنگند تا پيروز شوند، هر چند در اين راه قربانى دهند و هر اندازه سختى و دشوارى جنگ را احساس
كردند، ازبرابر دشمن نگريزند. قرآن اين بيعت را ياد آور شده و مؤمنينى را كه در آن بيعت، با پيامبر
خويش پيمان بستند ستوده است. خداى متعال فرمود:لَقَدْ رَضِىَ اللَّهُ عَنِ المُؤْمِنِينَ إِذ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي
قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً؛آنگاه كه مؤمنين زير درخت با تو بيعت كردند، خداوند از آنها خرسند گرديد و آنچه را در دل داشتند
مىدانست و اطمينان و آرامش كامل بر آنها نازل كرد و آنها را به فتحى نزديك پاداشداد.
پيمان صلح
مسلمانان مهياى نبرد شدند و در همين آمادگى به سر مىبردند كه متوجّه شدند عثمان كشته نشده و ديرىنپاييد كه ناگهان با برگشتن او رو به رو شدند و بدين ترتيب مذاكرات بين طرفين از سر گرفته شد. قريش
فرستاده خود سهيل بن عمرو را فرستاد تا شروط چهارگانهاى(2) را كه قريش مىخواهد در پيمان نامه
بيايد به آنها پيشنهاد كند:
نخست
مسلمانان و قريش متعهد مىشوند مدت ده سال جنگ و خونريزى را بر ضد يكديگر ترك كنند.دوم
اگر فردى از قريش به مسلمانان پناهنده شد، بايد او را به قريش باز گردانند، ولى اگر مسلمانىفرار كرد و به قريش پناهنده گشت، قريش موظف نيست وى را نزد مسلمانان برگرداند.
سوم
امسال مسلمانان بايد بدون انجام عمره (زيارت مسجد الحرام) برگردند، ولى سال آينده مىتوانند وارد مكه شوند و سه روز در مكه بمانند و سلاحى جز شمشير در نيام نداشته باشند.
چهارم
مسلمانان و قريش با هر كس كه خواستند مىتوانند پيمان برقرار كنند و رسول گرامى اسلام(ص) اين شرطها را پذيرفت.
تأثير پيمان نامه بر مسلمانان
مسلمانها موادى را كه در اين پيماننامه ملاحظه كردند برايشان قابل تحمل نبود، لذا تصميم گرفتنددر اين زمينه با رسول گرامى اسلام(ص) گفتگو كنند.از جمله مطالبى كه به عرض پيامبر رساندند اين بود كه
اى رسول خدا، اگر فردى از مشركين مسلمان شد و به ما پناهنده شد، چگونه او را به آنها باز گردانيم، در
صورتى كه آنها شخصى را كه از ما مرتد شود و به آنها رو آورد باز نگردانند؟حضرت در پاسخ آنان فرمود:«آن كس كه از ما به آنان پناهنده شود، خداوند او را از رحمت خويش دور گردانده است، ولى كسى كه به ما
پناهنده شود و او را به آنان برگردانيم، خداوند وسيله نجات او را فراهم خواهد ساخت».