منزه دانستن خدا و حق سپاس او - همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با پیامبران در قرآن - نسخه متنی

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«ماه نيز به عنوان معبودى مطرح بوده و شايد ماه از
قديمى‏ترين معبودانى بوده كه در مصر مطرح بوده است، ولى در آيين رسمى، خورشيد برترين معبود به شمار
مى‏آمده است».(16)

و اينك به اصل گفتگو برمى‏گرديم و مى‏بينيم فرعون از سخن موسى به شگفت مى‏آيد و با گفته‏اى
تمسخرآميز در حالى كه سخنش متوجه اطرافيان خود بود، پاسخ مى‏دهد:

«أَلاتَسْتَمِعُونَ»!

موسى ادامه
داده و مى‏گويد:

«رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبائِكُمُ الأَوَّلِينَ».

اين سخن، خدايى فرعون را نفى كرده،
همان گونه كه بر اعتقادات مصريان خط بطلان كشيده است. آنان براى مردگان، خدايى از قبيل معبود سكر
معبود مقبره سقاره و معبود خنتى امنيتو معبود گورستان آبجو ساخته بودند. (17)

اين آيه شريفه، با پرستش سلاطين مرده نيز مخالفت مى‏كند. «هنگامى كه سلطانى از دنيا مى‏رفت، در
كنار قبر او معبدى ساخته مى‏شد و به اعتبار اين كه او خدايى مرده است، پرستش وى در آن معبد ادامه
مى‏يافت».(18)

ولى فرعون از خود سرسختى نشان داد و به گونه‏اى مسخره‏آميز به موسى پاسخ داد:

«إِنَّ رَسُولَكُمُ
الَّذِى أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ».

موسى بى‏توجه به سخنان استهزاآميز او به وى پاسخ داد:

«رَبُّ المَشْرِقِ وَالمَغْرِبِ وَما بَيْنَهُما إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ».

مشرق و مغرب كنايه
از خورشيد وروشنايى آن است و اين نظام حاكم بر جهان كه زمين به دور خورشيد مى‏گردد و خورشيد از جايى
طلوع و در جايى مقابل آن غروب مى‏كند و كلمه «بينهما» كنايه از كليه شهرها وروستاها و گياهان و
حيوانات است كه آفتاب بر آنها مى‏تابد.

اين سخن بر ردّ اعتقاداتى بود كه در آن روزگار ميان مصريان حكمفرما بود و براى هر شهر و منطقه، خدايى
امثال معبودهاى «امن» و «انوبيس» و «اونوريس» و «اوزيريس» و «باست» و «حوريس» و «عنقت» قرار داده
بودند.(19)

ولى فرعون به موسى پاسخى تهديد آميز داد:

«قالَ لَئِنِ اتَّخَذتَ إِلهاً غَيْرِى
لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ المَسْجُونِينَ».

اين‏كه قرآن به طور صريح از ادعاى خدايى فرعون ياد مى‏كند، حقيقتى تاريخى است. مصريان قديم پادشاه
را معبود مى‏گفتند و او پيوسته از فرزندان «آمون - رع» به شمار مى‏رفت و تنها به حقِ‏ّ خدايى خود بر
مصر، فرمانروايى نمى‏كرد، بلكه به عنوان وطن خدايى خود نيز بر آن حاكميت داشت، او معبودى بود كه
مى‏خواست تا هنگام پايان يافتن دنيا، زمين جايگاه او باشد.(20)

خلاصه مطالب گذشته اين شد كه مصريان قديم در كنار پرستش پادشاهان خود، تعدادى معبود ديگر نيز داشتند
و قرآن به اين موضوع نيز صريحاً اشاره فرموده است:

«وَقالَ المَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ
أَتَذَرُ مُوسى‏ وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِى الأَرضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ».

حقايقى را كه قرآن ياد آور مى‏شود، سوابقى علمى به شمار مى‏آيند و تا دوران‏هاى اخير كه حفارى‏ها
در مصر صورت پذيرفت و دانشمندان با آگاهى بر اسرار آثار باستانى، رموز آنها را كشف كردند، كسى از
آنها اطلاعى نداشت.

منزه دانستن خدا و حق سپاس او

چه اندازه بشر در باره آفريدگار خود به گمراهى افتاد و او را با خيال‏بافى‏هاى خود به تصوير كشيده
است وبدعت‏ها و خرافاتى درباره او انتشار يافته كه وى را به صورت‏هايى كه عقل آن را نمى‏پسندد،
ترسيم نموده است و بى‏دينان از همين بهانه براى حمله به اديان الهى استفاده كرده‏اند، ولى قرآن
درباره آفريدگار، به حقيقتى مطلق اشاره كرده و او را از شباهت به آفريده‏ها مبرّا دانسته و فرموده
است:

«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَى‏ءٌ» و «وَلا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً».

/ 300