بخش سوم: بخشى از زندگانى خصوصى وعمومى حضرت محمد(ص)
محمد(ص) كامل ترين سَمبُل
زندگى رسول اكرم(ص) سرشار از فضايل انسانى و صفات پسنديده و سير و سلوكى پايدار بود كه عظمت و بزرگى واصالت و خُلق و خوى پسنديده از آن نمودار بود. خداوند او را نيكو تربيت فرمود و از گزند محيطى كه در آن
مىزيست مصون نگاه داشت.پيامبر(ص) آراسته به كليه سجاياى نكوى اخلاقى بود، به همين دليل خداى متعال
او را در قرآن بدين صفت توصيف فرمود: «وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ».از اين رو محمد(ص)برجستهترين نمونه كمال انسانى و بهترين الگوى شايسته براى مسلمانان است و خداوند به ما فرمان داده
كه از او پيروى نموده و براى دستيابى به رضوان الهى، به دستورات وى عمل نماييم.خداى سبحان مؤمنين را
مخاطب ساخته و فرموده است:لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِى رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُو اللَّهَ
وَاليَوْمَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً؛(1)براى كسانى كه به ثواب خدا و روز قيامت اميدوار بوده و خدا را زياد ياد كنند، رسولخدا(ص) برايشان
بهترين الگو و سرمشق است.جا دارد هر محقق و پژوهشگرى درباره اخلاق نبى اكرم و صفات پسنديده او در اين زمينه، برقرآن آگاهى
يابد؛ زيرا هر صفت پسنديدهاى كه قرآن بيان داشته، رسول اكرم(ص) بدان متّصف و آراسته بوده است، كتب
روايات نيز گوياى دهها هزار حديث از گفتار و كردار و سفارشات آن حضرت است كه بشر را به هر فضيلت و
صفت برجسته انسانى دعوت مىكند و اين خود قوىترين دليل و بزرگترين گواه براين است كه رسول خدا(ص)
داراى شايستهترين اخلاق نيكو و پسنديده و منحصر به فرد بوده است و ما در اين اندك صفحات، فشردهاى
از صفات آن حضرت را بيان مىداريم تا خواننده گرامى بر آنها آگاه گردد و به همان شيوه عمل نمايد تا
به رضوان الهى دست يابد و جا دارد قبل از آنكه به بيان صفات آن حضرت بپردازيم اوصاف جسمانى آن
بزرگوار را - آن گونه كه يارانش توصيف كردهاند - يادآور شويم.
شمايل حضرت
پيامبر بزرگ اسلام(ص) چهرهاى زيباتر از همه مردم داشت و هر كس كه آن حضرت را توصيف مىكرد، وى را بهماه شب چهارده تشبيه مىنمود. آن حضرت چهرهاى نورانى و سفيد متمايل به سرخى، چشمانى درشت و مشكين
داشت. و بىآنكه سرمه بزند گويى چشمانش سرمه داشت.داراى مژههاى بلند و ابروهاى كشيده و باريك
بود كه تا آن سوى چشمانش امتداد داشتند. پيشانى باز و بينى متناسب، دهانى گشاده با لبهايى بسيار
زيبا داشت و بين دندانهايش فاصله بود. گونههايى لطيف و گردنى بسيار موزون داشت كه نه بلند بود و
نه كوتاه، سينهاى فراخ، كف دستان و پاهاى او پهن و اندامى نه خيلى بلند و نه خيلى كوتاه داشت.برجستگى شكم او با سينهاش مساوى بود و بدن مباركش نه چاق بود و نه لاغر. شانههايى پهن داشت و بين
كتفهاى آن حضرت مهر نبوت قرار داشت و در كتف راستش خال سياهى متمايل به زرد قرار داشت كه اطرافش را
موهايى پر پشت پوشانده بود، موى سر حضرت نه مجعّد بود و نه لَخت، بلكه در حدّ متوسط و تا محاذى نصف و
يا نرمى گوشها مىرسيد.با صلابت راه مىرفت به نحوى كه گويى در سرازيرى حركت مىكند، هرگاه
متوجه كسى مىشد با تمام بدن رو به سمت او مىكرد، صد
ايى زيبا داشت، پيوسته اندوهگين بود و در انديشه، سكوتى طولانى داشت و جز در هنگام نياز سخن
نمىگفت.با ياد خدا سخن را آغاز كرده و پايان مىداد. خداوند را بر نعمتهايش، هر چند اندك بود
سپاس مىگفت و با نكوهش از آنها ياد نمىكرد و آنگاه كه خشمگين مىشد رو برمىگرداند و چهرهاش
متغير مىشد و زمانى كه شادمان مىگشت، چشمان خود را فرو مىانداخت.بيشتر خندهاش تبسّم بود. كسى كه او را به يكباره مىديد، تحت تأثير اُبهت و شكوه و جلالش واقع
مىشد و كسى كه با شناخت، با وى همنشينى كرده بود، او را دوست مىداشت.ناعته مىگويد:قبل از
پيامبر و پس از او كسى را مانند آن حضرت نيافتم، رسول خدا(ص) بوى خوش را دوست داشت و بيشتر اوقات، جهت
ديدار با فرشتگان و نشستن با مسلمانان از بوى خوش استفاده مىكرد، به همين دليل پياز و سير تناول
نمىكرد، بلكه سير را سبزى بدبو مىخواند.