شما پوشيده نيست، من در سهم ثابت بن قيس قرار گرفتم و خود را به نحو مُكاتَب از او خريدارى كردم [يعنى
با او به توافق رسيد كه در برابر آزادى خود مبلغى پول به او بپردازد] و اينك نزد شما آمدهام تا در
زمينه مكاتبه مرا يارى نمايى.اينجاست كه دور انديشى رسول خدا(ص) درباره بنى مصطلق آشكار مىگردد، چه اين كه آنها از خاندانهاى
اشراف و مورد احترام عرب بودند و اسارت انبوه مردان و زنان آنها برايشان دشوار تلقى مىشد و اين
قضيه مشكلات اجتماعى غير قابل حلّى را در پى داشت.پيامبر(ص) با انجام عملى حكيمانه، به گونهاى
برخورد كرد كه به آزادى تمام اسيران منتهى گشت.
به جويريه فرمود:آيا مىخواهى كارى برتر از اين براى
تو انجام دهم؟عرض كرد: چه كارى؟حضرت فرمود:من مبلغ پولى را كه براى آزادى خود نياز دارى بپردازم و
تو را به ازدواج خويش در آورم. عرض كرد: آرى، اين كار را مىتوانيد انجام دهيد.خبر به مسلمانها
رسيد كه پيامبر با جويريه دختر حارث ازدواج كرده است با خود گفتند:خويشاوندى سببى رسول خدا(ص) با
آنها، باعث خواهد شد كه همه اسراى آنها آزاد شوند. طولى نكشيد كه مسلمانها، كليه اسرايى را كه در
اختيار داشتند آزاد ساختند.عايشه مىگويد:رسول خدا(ص)به وسيله ازدواج با جويريه، تعداد صد خانواده از بنىمصطلق را آزاد ساخت
و من زنى با بركتتر از جويريه نسبت به قوم خود نديدم.
صفيه دختر حى بن اخطب
پدر صفيه رئيس قبيله بنى نضير از بنى اسرائيل بود كه پس از كشته شدن شوهرش كنانة بن ربيع بن ابىالحقيق در غزوه خبير به اسارت مسلمانها در آمد. رسول خدا(ص) او را خواست و بدو فرمود:اگر بخواهى بر
آيين خود باقى بمانى تو را مجبور به پذيرش اسلام نخواهيم كرد و اگر خدا و رسول او را پذيرا گردى، تو
را براى خويشتن انتخاب مىكنم.وى گفت:من خدا ورسول او را اختيار مىكنم. از اين رو پيامبر(ص)او را
آزاد كرد و به نكاح خويش در آورد و آزادى او را مهريهاش قرار داد.پيامبر گرامى اسلام(ص) اسلام را بر او عرضه كرد و او پذيرفت و ازدواج آن حضرت با وى به پاس پذيرا شدن
اسلام او بود. صفيه بانوى بزرگ قوم خود بود كه بيشترين دشمنى را با پيامبر داشتند. آن حضرت با اين
ازدواج خواست قوم او را به اسلام متمايل ساخته و در همزيستى مسالمتآميز و دور افكندن دشمنى و
كينهتوزى درسى آموزنده بدانان بدهد.
ميمونه دختر حارث هلاليه
وى نيز زنى بيوه و آخرين همسر پيامبر(ص) بود، شوهر قبلى او «ابارهم بن عبدالعزى» نام داشت. پيامبراكرم(ص) به جهت ارج و احترام به قبيله او، كه از آن حضرت حمايت و پشتيبانى كردند وى را به ازدواج خويش
در آورد.
كنيزكان
از جمله كنيزان حضرت، ماريه قبطيه دختر شمعون بود كه براى پيامبر فرزندى به نام ابراهيم آورد و دركودكى از دنيا رفت و ديگرى ريحانه قرظيه دختر زيد بوده است.
فرزندان آن حضرت
كليه فرزندان نبىاكرم(ص) به جز پسرش ابراهيم، كه از ماريه قبطيه بود، از حضرت خديجه بودند كهعبارتند از:قاسم، طيّب، طاهر، عبدالله، زينب، رقيه،امكلثوم و فاطمه3.فرزندان پسر او همه در
كودكى ازدنيا رفتند، ولى دختران حضرت ازدواج كرده و صاحب فرزند شدند.
پارسايى زنان پيامبر
و بدينسان، اين مبحث را درباره زندگى پيامبر اكرم(ص) و همسرانش به پايان مىبريم.حياتى كه سراسرپارسايى و زهد و دورى از لذايذ زندگى و تمايلات نفسانىبود.رسول خدا(ص) شبها گرسنه مىخوابيد و خانوادهاش شام شب نداشتند و بيشتر از نان جوين استفاده
مىكردند.عايشه مىگويد:خانواده پيامبر تا آن زمان كه حضرت از دنيا رحلت نمود، حتى سه روز پىدر پى از نهار و
شامى سير نگشتند.