نوح و پيگيرى دعوت خود - همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با پیامبران در قرآن - نسخه متنی

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نوح و پيگيرى دعوت خود

نوح(ع) براى قانع ساختن قوم خود، دعوت خويش را ادامه داد و با آنان به گفتگو و بحث و مناقشه پرداخت و
بدان‏ها گفت:

«اگر من از ناحيه پروردگار خود حجتى ظاهرى بياورم كه خدا به رحمت و فضل و كرم خويش،
نبوت را به من عطا فرموده باشد، در باره من چگونه فكر مى‏كنيد؟

حال آن‏كه جهل و نادانى و غرور شما به
پول و مقام سبب شده كه به رسالت الهى رهنمون نگرديد،آيا درست است در حالى كه شما از نور هدايت رو
گردانيد، من شما را به پذيرفتن آن مجبور كنم؟

با اين‏كه من براى انجام هدايتم، نه از شما مالى
مى‏خواهم و نه در پى پست و مقامى از شما هستم بلكه خداوند مرا پاداش خواهد داد.»

به نظر مى‏رسد كه سخن نوح(ع) در قومش مؤثر واقع شد، ولى از آن‏جايى كه آنها پيروانِ حضرت را افرادى
تهيدست و ضعيف مى‏پنداشتند و فاصله‏هاى طبقاتى مالى و اجتماعى بسيارى ميان آنها وجود داشته است،
از اين رو با نوح(ع) شرط كردند كه به او ايمان مى‏آورند، مشروط به اين كه اطرافيانش را از خود دور
گردانده و دست از دعوتِ آنها بردارد.

نوح(ع) بدان‏ها پاسخ داد: من هيچ يك از كسانى را كه ايمان آورده‏اند، به جهتِ درخواست شما و به سبب
اين‏كه آنها را خوار و بى‏مقدار مى‏شمريد، ازخود دور نخواهم كرد، آنها در پيشگاه خداوند مقرّبند و
در قيامت پروردگار خويش را ملاقات خواهند كرد و حساب و پاداش آنها مربوط به خداست، ولى به نظر من شما
به آنچه‏سبب تمايز انسان‏ها نزد خداست، جاهل و نادانيد.

«اى قوم، اگر من اين‏ها را پس از آن‏كه ايمان آوردند از خود برانم، هيچ كس قادر بريارى من نبوده و
مرا از عذاب الهى نمى‏تواند برهاند، آيا يادآور نمى‏شويد كه آنها هم پروردگارى دارند و ياريشان
مى‏كند؟

از طرفى براى اين‏كه از من پيروى كنيد به شما نمى‏گويم كه گنجينه‏هاى الهى نزد من است و هر
گونه بخواهم از آنها استفاده مى‏كنم و نه ادعا مى‏كنم كه غيب مى‏دانم و يا فرشته‏اى از فرشتگانم،
بلكه من نيز انسانى مانند شما هستم و به كسانى كه از ديدگاه شما پست و بى‏مقدارند نخواهم گفت كه
خداوند به خاطر ميل و علاقه شما، هرگز بدانان فضل و عنايت ندارد، چه اين‏كه تنها خدا بر دل‏هاى با
اخلاص آنها آگاه است، بنابراين اگر من كارى بكنم كه شما خرسند شويد، در اين صورت در جمع ستمگران
خواهم بود.»

قالَ يا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّى وَآتانِى رَحْمَةً مِنْ
عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوها وَأَنْتُمْ لَها كارِهُونَ * وَيا قَوْمِ لا
أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مالاً إِنْ أَجْرِىَ إِلّا عَلىَ اللَّهِ وَما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ
آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَلكِنِّى أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ * وَيا قَوْمِ
مَنْ يَنْصُرُنِى مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدتُهُمْ أَفَلا تَذَكَّرُونَ * وَلا أَقُولُ لَكُمْ
عِنْدِى خَزائِنُ اللَّهِ وَلاأَعْلَمُ الغَيْبَ وَلا أَقُولُ إِنِّى مَلَكٌ وَلا أَقُولُ
لِلَّذِينَ تَزْدَرِى أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْراً اللَّهُ أَعْلَمُ بِما
فِى أَنْفُسِهِمْ إِنِّى إِذاً لَمِنَ الظّالِمِينَ؛(7)

نوح به قومش پاسخ داد هرگاه ببينيد از ناحيه پروردگار به من دليل و برهان روشن و رحمتى عنايت شده،
آيا باز هم حقيقتِ حال بر شما پوشيده خواهد ماند و آن‏گاه كه شما از رحمت و سعادت تنفر داريد، چگونه
شما را بر پذيرش آن مجبور كنم؟

من از شما انتظار مال و دارايى ندارم، پاداش من با خداست، و من ايمان
آوردگان به خدا را از خود نمى‏رانم. آنان پروردگار خويش را ملاقات خواهند كرد. ولى من شما را
انسان‏هايى نادان مى‏پندارم.

اى مردم،اگر من آنها را از خود برانم، به كمك چه كسى از خشم خدا نجات
يابم؟

آيا از اين سخنان پند نمى‏گيريد، من نمى‏گويم خزاين خدا را در اختيار دارم و يا غيب مى‏دانم
و يا فرشته‏ام و به كسانى كه در نظر شما بى‏مقدارند، نمى‏گويم نزد خدا فضيلتى بر ديگران ندارند؛
زيرا خداوند به باطن آنها آگاه‏تر از من است، [اگر آنها را خوار شمارم‏] از ستمكاران خواهم بود.

/ 300