مجهز بود: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ ما اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ».معناى دين ازنظر اسلام همين است و اين موضوعى است كه خداوند براى ارشاد و راهنمايى ما آن را به
داود(ع) سفارش فرموده است:«أَن اعْمَلْ سابِغاتٍ وَقَدِّرْ فِى السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صالِحاً».خداوند به داود(ع) دستور ساختن زره داد؛ زيرا جنگ و نبرد در دوران حضرت با تير وكمان و نيزه و شمشير
انجام مىشد و زره يكى از مهمترين وسايل دفاع از خود بود، و امروزه پس از اختراع سلاحهاى
ويرانگر، تجهيزات و سلاحهاى دفاعى، مدرن و پيشرفته شده است، بنابراين بر مسلمانان واجب است خود را
به تسليحاتى مجهّز كنند كه در برابر سلاحهاى پيشرفته و مدرن، توان مقاومت و برابرى داشته باشند.دقّت كنيد؛ خداوند بعد از آنكه داود را به ساختن زره فرمان داد چگونه او و پيروانش را به انجام عمل
نيك براى خير دنيا و آخرتشان دستور داد، چه اينكه دنيا و آخرت از نظر دين با هم مرتبط بوده و هر كدام
تكميل كننده ديگرى است.بنابراين، قدرت و توان نظامى، امتاسلامى را از خطر دشمنان حفظ و
ازذلّتپذيرى از ناحيه استعمارگران، مصون نگاه مىدارد و قدرت روحى و معنوى كه تجسّم در ايمان و
عمل نيك دارد، امت را به سمت صلاح سوقداده و از فساد و تباهى آن جلوگيرى به عمل مىآورد.
حسابرسى نفس
حسابرسى نفس در مورد اشتباهات و كارهاى ناروا از درسهاى آموزندهاى است كه در داستان حضرت داود(ع)به چشم مىخورد و اين واقعيت را قرآن براى ما بيان مىكند: «وَظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنّاهُفَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ راكِعاً وَأَنابَ».آيا مقصود از كلمه «فتنّاه» اين است كه خداوند او را در معرض آزمايش قرار داد، يا اينكه او را به
سختىها و دشوارىها گرفتار ساخت؟همه گونه احتمالى وجود دارد، ولى منظور اين است كه داود(ع) به
مجرّد تصور وقوع در لغزش و اشتباه، از خداى خويش طلب عفو و بخشش نمود تا چه رسد به كسى كه يقين به وقوع
در آن داشته باشد و اين خود درسى بسيار آموزنده در زمينه حسابرسى جدّى نفس است كه به هنگام خطور كردن
كوچكترين اشتباهى به ذهن، نفس سركش را مهار كند؛ زيرا رها كردن مهار نفس، سرانجامى جز فساد و تباهى
نخواهدداشت.اى برادر مؤمن، اگر نفست تو را به انجام كارى ناروا فرا خواند، و در ذهنت حسادت و كينهتوزى نسبت به
برادر دينى خود راه يافت، بايد به پيامبر خدا داود(ع) تأسى كنى و سر بر آستان خداى بزرگ ساييده و با
توبه به سوى او باز گردى كه در اين صورت خداوند تو را مورد عفو و بخشش حق قرار خواهد داد؛ زيرا خداوند
آنچه را بر دلها مىگذرد نيز مورد حسابرسى قرار مىدهد: «وَإِنْ تُبْدُوا ما فِى أَنْفُسِكُمْ
أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ».اين روشى بسيار حكيمانه از شيوههاى قرآن براى اصلاح
نفس آدمى است؛ زيرا اگر كارهاى ناروا و ذهنيّتها و افكار ناپسند بىآنكه مهار شود در انسان به
حال خود رها گردد اثرات زيانبارى را بر سير و سلوك و رفتار انسان به جاى گذاشته و در كارهاى او بازتاب
مىيابد. شاعر عرب مىگويد:انسان داراى هر خُلق و خويى كه باشد و هر چند تصور كند بر مردم پوشيده مىماند، امّا به هر حال مردم
بدان پى خواهند برد.
نظام مشورتى
اعمال مستبدانهاى كه حكام و فرمانروايان، بدون مشورت با صاحبان خرد و انديشه و تنها با نظريات وديدگاههاى خود انجام مىدهند، بعضاً منجر به صدور احكام و دستوراتى مىشود كه جز گرفتارى و زيان
و خسارت به مصالح امت، نتيجهاى به بار نمىآورد و تاريخ مملو از اين نمونههاست و استبداد رأى
حاكم و فرمانروا يكى از اركان و اساس به تباهى كشيدن مردم بوده است.ولى نظام مشورتى، صلاحيت خود را براى مصالح امت به اثبات رسانده است؛ زيرا ديدگاه و نظريات گروهى
بهتر از نظريه فرد است و عقل و انديشه دستهجمعى، سودمندتر از يك انديشه و خرد است.