شيوه داستان پيامبران(ع) - همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با پیامبران در قرآن - نسخه متنی

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ملاحظه مى‏كنيد كه فرد سخنور، آن‏گاه كه به داستانى از داستان‏ها استشهاد مى‏كند، آيا بر تمام

داستان از آغاز تا انجام متكى است؟

و يا فرازى از آن را در سخن خود آورده و گاه بدان اشاره‏اى گذرا
دارد، بى آن‏كه در چنين وضعيتى نقص و عيبى در سخن و يا اعتراضى بر سخنور وارد آيد».(5)

شيوه داستان پيامبران(ع)

پديده روشنى كه در شيوه قرآن نسبت به بيان سرگذشت‏ها و غير آن، جلب توجه مى‏كند، اين است كه در
دل‏ها و روح‏ها و روان‏تأثير مى‏كند و اين ويژگى از تأثير بلاغت و شيوايى آن است كه به زيبايى
الفاظ و دل‏انگيزى نظم و ترتيب و مفاهيم بالا و ارزنده آن برمى‏گردد.

«شما الفاظى بى‏پيرايه‏تر و
پرمعناتر و دلنشين‏تر از الفاظ قرآن نيافته و هيچ نظم و ترتيبى زيباتر از تركيب و پيوستگى و نظم و
ترتيب مطالب آن سراغ نخواهيد داشت. مفاهيم قرآن كه عقل و خردها به برترى آنها گواهى مى‏دهند، بر هيچ
خردمندى پوشيده نيست و وصف و اوصاف آن در بالاترين درجه فضيلت است».(6)

باقلانى مى‏گويد: «شيوه قرآن ويژه خود آن بوده و در اين شيوه مانندى ندارد، چنان‏كه اين شيوه بيرون
ازچارچوب شيوه‏هاى معمول و رايج است».(7)

در لغت عرب، هيچ گونه اثرى كه بتواند در بلاغتِ قرآن با آن برابرى كند وجود نداشته و هرگز يافت
نخواهد شد، به گونه‏اى كه با وجود اين مقدار از حجم و در برداشتن موضوعاتِ گوناگونى، چون اوامر و
نواهى و وعده‏هاى كيفر و پاداش و بيان سرگذشت‏ها(8) توانسته هم‏چنان زيبايى شيوه خود را حفظ كند.

از جمله چيزهايى كه اختصاص به شيوه قرآن دارد، هماهنگى نغمه و نوايى است كه از ارتباط كلمات به
گونه‏اى خاص [هنگام قرائت‏] پديد مى‏آيد و از مجموعه بخش‏هاى صوتى، نغمه‏اى مشخص و موزون تشكيل
مى‏يابد، چنان كه از فاصله‏ها و پيوستگى و يا تغيير و تبديل آن در نظم و ترتيبى مشخص، اين آهنگ به
وجود مى‏آيد. بنابراين، كلمه‏اى كه آيه قرآن با آن پايان مى‏پذيرد، كليد موزون بودن قرآن و آهنگ
نظم و ترتيب آن است.

اين بلاغتِ قرآن بوده كه دربردارنده مفاهيم هدايت است. اين مفاهيم در آغاز اسلام انديشه اعراب را
مسخّر خود ساخت و به عنوان برجسته‏ترين محرّك آنها براى هدايت، تلقى مى‏شود. نويسندگان و شاعران هر
عصر و زمانى گواهى داده‏اند كه بلاغتِ قرآن، برترين بلاغت و برابرى با آن، غير ممكن و محال است.

راز تكرار سرگذشت انبيا(ع)

از امورى كه در سرگذشت پيامبران جلب توجّه مى‏كند اين است كه مفاهيم يك داستان در سوره‏هاى مختلف
قرآن به طور مكرّر وارد شده است. اين تكرار، كليه داستان را در بر ندارد، بلكه تكرار، در برخى از
قسمت‏هاى آن است و علت آن اين است كه «هدف قرآن از بيان داستان‏ها، مفاهيم ادبى و هنرى است كه از
آنها بحث مى‏كند و اينها امورى است كه يك حادثه را در شكل‏هاى گوناگون به تصوير مى‏كشد و با عبارات
متفاوتى به تناسب شرايط و موقعيت‏ها از آن سخن مى‏گويد».(9)

بنابراين مقصود از بيان سرگذشت‏ها، ذكر و بيان تاريخ نيست، بلكه پند و اندرز و بيم دادن ازنافرمانى
خدا و مژده رضوان الهى است. و اين امور به تناسب جايگاه آن متفاوت است و اختلاف از همين جا آغاز
مى‏شود؛ زيرا اختلاف در اهداف، بى‏ترديد به اختلافِ در اشكال ادبى داستان مى‏انجامد.

گاهى داستان به نحو طولانى و گاهى با كمى اختلاف به صورت فشرده و كوتاه و يا عبارات متنوع و رسا و
الفاظ دلنشين عنوان مى‏شود، تا بلاغت و تعبير بلند هنرى آن متجلّى و روشن گردد. اين تكرارِ بليغ و
رسا حاكى از اين است كه قرآن، وحى الهى بوده و كسى كه به اسرار فصاحت زبان عربى آشنايى داشته باشد، به
خوبى آن را احساس مى‏كند.

اگر شاعر يا نويسنده مطلبى را تكرار كند، سخن وى در مرحله دوم، شيوايى نخست را ندارد، بلكه
نشانه‏هاى ضعف و ملال و از هم گسستگى در آن به چشم مى‏خورد، ولى شيوه قرآن در تمام داستان‏ها و غير
آن با وجود تكرار، در اوج فصاحت و شيوايى است.

بايد اشاره كرد كه تكرار داستان‏ها تأثير به‏سزايى بر جمعيت‏ها و آحاد افراد دارد، بنابراين اگر
چيزى تكرار شود، چنان در اذهان جاى مى‏گيرد كه به واسطه آن، مورد پذيرش شخص قرار مى‏گيرد و اين
حقيقتى روشن است.

/ 300