نيك و شايسته مىتواند به سعادت اخروى دست يابد و اگر گناهكار باشد، شفاعتها و خويشاوندىها هيچگونه تأثيرى در رهايى وى از عذاب الهى نخواهند داشت و اين مطلب در قرآن نيز مورد تأكيد قرار گرفته است:ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَقِيلَ ادْخُلا النّارَ مَعَ الدّاخِلِينَ؛(7)خدا براى كسانى كه كفر ورزيدند، همسر نوح و همسر لوط را كه شريك زندگى و تحت فرمان دو تن از بندگان شايسته ما بودند، براى ما نمونهاى ذكر كرده، كه آن دو همسر به نوح و لوط خيانت ورزيدند و آن دو پيامبر نتوانستند آنها را از قهر خدا برهانند و به آن دو زن گفته شد با دوزخيان وارد آتش شويد.قرآن، در ماجراى به هلاكت رسيدن همسر نوح و همسر لوط كه به كارهاى ناروا دست زدند و از راه راست منحرف شدند، پندى آموزنده و رسا دارد و آن اين كه رابطه خويشاوندى، هر اندازه كه نزديك هم باشد، نمىتواند به حال انسانِ بدكار سودى برساند.از اين رو بسيارى از مردم در شناختِ راه واقعى نجات و رستگارى به اشتباه رفته و تصور كردهاند كه راه نجات، تنها دوست داشتن بزرگانِ دين و تقرّب به آنها بهواسطه هدايا و اطاعتِ كوركورانه، ميسّر است، بىآنكه خويشتن را اصلاح و درون خود را مورد حسابرسى قرار دهند و همين دركِ غير صحيح، به اهانتِ به دين و مذهب مىانجامد و به جاى آن كه دين را از مهمترين انگيزههاى اصلاح، ترقى، سربلندى و عظمت به شمار آورد، آن را يكى از اسباب عقب ماندگى و ركود و تبهكارى تلقى مىكند. 1- فرقان (25) آيه 37.2- قمر (54) آيات 9 - 14.3- هود (11) آيه 44.4- نوشته تامسون كينگ.5- مؤمنون (23) آيه 25.6- مجادله (58) آيه 22.7- تحريم (66) آيه 10.