كيفر و عفو بنى اسرائيل - همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با پیامبران در قرآن - نسخه متنی

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خداوند فرمود:

ما قومت را پس ازتو به آزمون گذاشتيم و سامرى آنها را به گمراهى كشاند. موسى خشمگين و
با حالتى تأسف آور نزد قوم خود بازگشت، و گفت:

اى قوم، آيا خداوند به شما وعده احسان نداد؟

آيا وعده
خدا طولانى شد يا خواستيد مستوجب قهر و خشم خداى خود شويد، پس عهد مرا شكستيد؟

در جواب موسى گفتند:

ما
به اختيار خود با تو عهد شكنى نكرده‏ايم، ولى چون زر و زيور بسيارى از فرعونيان به همراه داشتيم
آنها را در آتش افكنديم. و سامرى اين چنين القا كرد و گوساله‏اى برايشان ساخت كه صدايى شگفت داشت.

سامرى و پيروانش گفتند:

اين گوساله همان خداى شما و موسى است كه موسى آن را فراموش كرده است. آيا
اينان ملاحظه نمى‏كنند كه هيچ سخن و اثرى و يا زيان و سودى به آنها عايد نمى‏شود. و هارون قبلاً به
آنها گفته بود اى مردم، شما به وسيله اين گوساله در بوته آزمايش و امتحان قرار گرفتيد، و آفريدگار
شما خداى مهربان است پس از من پيروى و اطاعت كنيد و فرمانم را گردن نهيد.

در پاسخ هارون گفتند:

ما هم
چنان به پرستش گوساله مى‏پردازيم، تا اين‏كه موسى به سوى ما باز گردد.

[موسى پس از بازگشت‏] گفت:

اى
هارون، وقتى قوم گمراه شدند چه چيز مانع
تو شد كه در پى من نيامدى؟

آيا سر از فرمان من برتافتى؟

هارون گفت:

اى برادر مهربان، [مرا مورد عتاب
قرارنده‏] و موى سر و محاسنم را مگير، من بيم آن داشتم كه شما بگويى ميان بنى اسرائيل جدايى
افكنده‏اى، و به سخنم اعتنا نكنى. آن‏گاه موسى [با خشم‏] به سامرى عتاب كرد كه اين چه فتنه‏اى بود
كه به پا كردى؟

در پاسخ گفت:

من چيزى از اثر قدم رسول حق [جبرئيل‏] ديدم كه قوم نديدند، آن را برگرفتم
و در گوساله ريختم و چنين فتنه‏انگيزى را نفسم به من جلوه‏داد.

موسى بدو گفت:

از پيشم برو، تو در
زندگى به بيمارى مبتلا شوى كه همه از تو متنفرگردند و پيوسته مى‏گويى كسى به من نزديك نشود و در آخرت
هم جايگاهت دوزخ است كه تخلف‏ناپذير است و اينك به خداى خود كه با زر و زيور ساخته و به پرستش او
پرداخته‏اى بنگر، كه آن را در آتش مى‏سوزانيم و خاكسترش را به دريا مى‏افكنيم.

قرآن در جايى ديگر به اين قضيه اشاره مى‏كند:

وَإِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ
العِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذ لِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ
بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِيمُ؛(6)

وآن‏گاه كه موسى به قوم خود گفت:

شما با عمل گوساله‏پرستى بر خويشتن ظلم و ستم روا داشتيد، اينك به
نزد پروردگارتان توبه ببريد و هواهاى نفسانى خويش را سركوب و نابود نماييد، و اين كار بهترين كفّاره
عمل شماست. و در اين صورت خداوند توبه شما را مى‏پذيرد، به راستى كه او بسيار توبه پذير و مهربان است.

كيفر و عفو بنى اسرائيل

بنى اسرائيل ديدند به خود ستم كرده و با پرستش گوساله، گناهى بزرگ مرتكب شده‏اند، ازاين‏رو، موسى
براى رفتن به كوه طور كه معمولاً در آنجا با پروردگار خويش راز و نياز مى‏كرد، هفتاد نفر از مردان را
برگزيد تا آنها را با خود بدان‏جا برده و به اطاعت و فرمانبردارى خدا بپردازند و از گناهى كه مرتكب
شده‏اند نادم و پشيمان گردند و در آنجا خداوند با موسى سخن گفت، ولى دسته‏اى از آنها اذعان نكردند
كه خدا با موسى سخن مى‏گويد، به همين دليل سرپيچى و نافرمانى كردند و بدو گفتند:

ما تا زمانى كه خدا
را با چشم خود آشكارا و بدون مانع نبينيم، هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد.

/ 300