وجود آى، بنابراين حقّ از آن پروردگار توست و ترديدى به خود راه مده.و ترديدى نيست كه آفرينش آدم، شگفتانگيزتر از آفرينش عيسى(ع) است، چه اينكه عيسى(ع) از زنى كه
همنوع او بود به وجود آمد، در حالى كه آدم(ع) از خاك آفريده شد.
باردارى مريم و تولد عيسى(ع)
در همان لحظهاى كه جبرئيل(ع) در مريم دميد، زنى باردار شد و ترديدى نيست كه او در اين انديشه بود كهمردم درباره او چه خواهند گفت؛ زيرا وى دوشيزهاى بود كه اكنون باردار شده بود و بدون شوهر از او
فرزندى متولد شده است، اين ذهنيّتها، او را پريشان خاطرنموده و بيمناك و مضطرب مىساخت و
علاقهمند بود از مردم كنارهگيرى كند و تنها زندگى نمايد.اينجا بود كه محلى را دور از مردم انتخاب كرد تا در آن از ديدگان آنها مخفى و نهان باشد.
و آنگاه كه زمان وضع حمل فرا رسيد درد و رنج ولادت، او
را مجبور ساخت به درخت خرمايى رو آورد تا خود را به واسطه آن پنهان سازد، خود را به آن درخت رساند و بر
آن تكيه زد و در آنجا به خاطر آورد كه بهزودى مورد آماج تهمتهاى ناروا قرار خواهد گرفت، در آن
هنگام آرزو مىكرد اى كاش قبل از اين ماجرا مرده بود و يا چيزى پست و بىمقدار بود كه ارزش نام بردن
نداشت، ولى لطف و عنايت خداوندى به سرعت شامل حال وى شد و صداى جبرئيل را شنيد كه از نزديكى او، و
محلى پايينتر از جايگاه وى، او را مخاطب ساخته و به وى اطمينان داد كه خداوند روزى او را برعهده
گرفته است و او اگر تنها شاخه درخت خرما را تك
ان دهد، رطب تازه برايش فرو مىريزد و مىتواند با گوارايى ميل كند و از جوى آبى كه از سمت پايين
جايگاهش مىگذرد بنوشد و خيالى آرام و خاطرى آسوده داشته باشد و بدو آموخت كه اگر به فردى نكوهشگر
برخورد و يا كسى درباره مسأله باردارى و چگونگى آن از او پرسيد، به او پاسخ ندهد و با اشاره بگويد:نذر كردهام براى خدا روزهاى بگيرم:فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيّاً * فَأَجاءَها المَخاضُ إِلى جِذعِ
النَّخْلَةِ قالَتْ يا لَيْتَنِى مِتُّ قَبْلَ هذا وَكُنْتُ نَسْياً مَنْسِيّاً * فَناداها مِنْ
تَحْتِها أَلّا تَحْزَنِى قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيّاً* وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذعِ
النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيّاً * فَكُلِى وَاشْرَبِى وَقَرِّي عَيْناً فَإِمّا
تَرَيِنَّ مِنَ البَشَرِ أَحَداً فَقُولِى إِنِّى نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ
أُكَلِّمَ اليَوْمَ إِنْسِيّاً؛(8)به عيسى باردار شد و به مكانى دور دست و سپس كه درد زايمان احساس كرد، به شاخه درخت خرمايى پناه برد و
گفت:اى كاش قبل از اين ماجرا مرده بودم و فراموش شده بودم. ازسمت پايين جايگاهش او را ندا داد كه
اندوهگين مباش، خداوند از زير قدم تو چشمه آبى جارى ساخت و اينك شاخه درخت را تكان ده، خرما و رطب
تازه برايت فرو مىريزد.از آن تناول كن و آب بنوش و به عيسى چشم روشندار و اگر به برخى از مردم
برخورد كردى بگو:من براى خدا نذر كردهام روزه سكوت بگيرم و امروز با هيچ كس سخن نخواهم گفت.
سخن گفتن در گهواره
هنگامى كه عيسى(ع) متولد شد و مادرش او را نزد فاميل خود آورد، براى آنان -كه از تقوا و پرهيزكارى وعبادات مريم اطلاع داشتند و چه كسانى كه بىاطلاع بودند صحنهاى غيرمنتظره بود- زيرا كارى كه او
انجام داده بود براى آنان بسيار شگفتآور بود و نيز مىدانستند وى دوشيزه بوده و شوهر نكرده است و
طبيعى بود كه چنين امر ناگهانى فرد را در معرض اتهام قرار دهد و بديهى است امورى از اين قبيل، فرصت
انديشيدن به كسى نمىدهد، به ويژه كه دلايل اتهام و قرينههاى ظاهرى دال بر آن موجود باشد.بنابراين، جايى براى شك و ترديد باقى نمىگذارد.آنچه را مريم(س) توانست در قبال اين طوفان تهمت و افترا انجام دهد اين بود كه به سفارش جبرئيل(ع) عمل
كرد و روزه گرفت و به فرزند خود كه در گهواره آرميده بود اشاره كرد و از آنها خواست با وى سخن بگويند.