پايان طوفان
زمانىكه كفار در اثر طوفان به هلاكت رسيدند، خداوند به زمين فرمان داد تا آب خود را فروبرد و بهآسمان نيز دستور داد تا از بارش باران باز ماند. بدين سان پس از آن كه خداوند ستمگران را به سزاى خود
رساند، آبِ موجودِ در زمين، فرو نشست و كشتى در كنار كوهى بهنام «جودى» بهطور يكنواخت آرام گرفت.در اين هنگام بانگ الهى به كفارى كه هلاك شده بودند، نهيب زد كه ستمگران از رحمت و آمرزش خدا دور و
بىبهره خواهند بود:وَقِيلَ يا أَرْضُ ابْلَعِى ماءَكِ وَيا سَماءُ أَقْلِعِى وَغِيضَ الماءُ وَقُضِىَ الأَمْرُ
وَاسْتَوَتْ عَلىَ الجُودِىِّ وَقِيلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظّالِمِينَ(9)؛و گفته شد: اى زمين، آب خود را فرو بر و اى آسمان، باران را قطع كن و آب فرو نشست و وعده الهى انجام
پذيرفت و كشتى بر جودى(10) قرار گرفت و به ستمگران گفته شد كه از رحمت خدا دورند.
فرود آمدن از كشتى
پس از آن كه كشتى در كنار كوه لنگر انداخت و زمين آبها را فرو برد، خداوند به نوح(ع) دستور داد تا ازكشتى فرود آيد. آن حضرت برخوردار از بركاتِ سرشار الهى براى خود و همراهان و نسلهاى بعدى و مؤمن
آنها، در سرزمين موصل فرود آمد.برخى از نسلهاى بعدى ايشان، افرادى بهرهمند از دنيا و ثروتهاى
آن شدند، ولى از مسير حق منحرف شده، فريب شيطان را خوردند و وى آنها را سزاوار كيفر الهى در دنيا و
آخرت گرداند. از اين رو هرگز از بركات خداوند بهرهاى نبردند. خداى تعالى مىفرمايد:قِيلَ يا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنّا وَبَرَكاتٍ عَلَيْكَ وَعَلى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ
وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنّا عَذابٌ أَلِيمٌ؛(11)به نوح گفته شد: ازكشتى فرود آى، سلام و بركات ما بر تو و امتهايى كه با تو بوده و امتهايى كه به
آنها بهرهاى از دنيا دهيم و سپس به عذاب دردناك ما دچارشوند.
خلاصه ماجرا
در پايانِ سرگذشت، خداوند سخن خويش را متوجه رسول گرامى اسلام، حضرت محمد(ص) كرده مىفرمايد:«داستانى كه از نوح و قوم او برايت بازگو كرديم، اخبارى غيبى است و قبل از اينكه آن را به تو وحىكنيم، نه خود و نه قومت از اين ماجرا با اين دقت و شرح و توضيح آگاهى نداشتيد، همانگونه كه نوح قبل
از تو بر آزار و اذيّت قومش صبر كرد، تو نيز صبر پيشه كن؛ زيرا سرانجامت، چون نوح رستگارى است و
سرانجامِ نيك، پيوسته از آن پرهيزكاران است».تِلْكَ مِنْ أَنباءِ الغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَلا قَوْمُكَ مِنْ
قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ العاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ؛(12)اين ماجرا از خبرهاى نهان و غيبى بود كه آن را به تو وحى كرديم و قبل از اين نه تو و نه قومت از آن
اطلاعى نداشتيد. صبر پيشه كن، سرانجام نيك از آنِ پرهيزكاران است.خداوند وعده خويش را عملى ساخت و همان گونه كه نوح(ع) را يارى كرده بود، رسول خدا، حضرت محمد(ص) را نيز
بر دشمنانش پيروز كرد. بيانِ اين معنا از بزرگترين دلايل [اثبات] وحى بودن قرآن و حقيقى بودن بعثت
حضرت محمد(ص) است؛ زيرا خداوند از امور غيبىِ به وقوع پيوسته در گذشته و آينده خبر داده است و جز خدا
كسى غيب و نهان نمىداند.
كشف آثار طوفان در عراق
ظاهرِ قرآن واحاديث شريفه دلالت بر اين دارند كه طوفان، تنها مختص به سرزمين قوم نوح(ع) بوده و اينگونه نبوده است كه تمام روى زمين را فرا گرفته باشد؛ زيرا دليلى در دست نيست كه مردم، در سراسر زمين
زندگى مىكردهاند، بلكه تنها در منطقهاى مشخص مىزيستهاند و آن همان مكانى بود كه دچار طوفان
شد.هيچ يك از دانشمندان جرأت اين تصور را نداشتهاند كه مىتوان براى اثبات وقوع اين طوفان، دليلى
فيزيكى يافت، حتى به نظر مىرسيد كه كشف آثار تاريخى، وجود چنين طوفان بزرگى را غير ممكن مىداند.زمانى كه لئونارد در سال1920م. در رأس گروهى كه در آن كارشناسانى از موزه انگليس و دانشگاه
پنسيلوانياى آمريكا شركت داشتند، وارد عراق شد، مطمئناً در انديشه طوفان نبود و هدفِ اين گروه
حفارى و كاوش برخى از آثار تاريخى گذشته بود.