نكتهها
ابراهيم(ع) مشعل نورانى است كه پيامبران الهى و مؤمنين در هر عصر و زمانى به وسيله او رهنمون شده اند.آن حضرت، سمبل پاك و برجستهاى است كه خداوند آن را براى تمام بشر قرار داده است و اگر بخواهيمابراهيم(ع) را توصيف كنيم به تعبيرى دقيقتر و برتر از اين نيست كه وى را به انسانى داراى روح و قلبى
بزرگ وصف كنيم؛ روح و قلبى كه در دلسوزى و عطوفت و مهربانى و بر كناربودن از كينهتوزى و صفات
ناپسند، نمونه و الگو بود، چگونه ابراهيم داراى چنين قلبى نباشد، در حالى كه خود، مردم را به سلامتِ
قلب فراخوانده و سرنوشت انسان را در قيامت بازگو مىكند:«يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَلا بَنُونَ * إِلّا مَنْ أَتى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»اين گفته، سخنى است بسيارارزشمند كه هيچ نظريه فلسفى و مكتب اخلاقى به پايه آن نمىرسد؛ زيرا وى
هدفى را كه لازم است بشر در مسير دستيابى به عظمت انسانى و سعادت جاودانى، نصبالعين و فرا راه خويش
قرار دهد، براى آنان تعيين كرده است، و آن عبارت است از:توجه به سلامت دلها و پاكيزه نگاه داشتن
آنها از هرگونه زشتى وآلودگى و گناه. خاستگاه عظمت ابراهيم، همان قلب بزرگ او بود كه همه مردم را در
خود جاى داده بود، چه اينكه وى خويشتن را در مسير سعادتمند كردن مردم فدا ساخته بود، خواه از
نزديكان نَسَبى او بودند و يا ارتباط خويشاوندى با او نداشتند.آن حضرت به نيكى كردن به آنان اصرار
مىورزيد و آنها را از بتپرستى كه ميانشان رواج يافته بود، رهايى بخشيد، پرستشى كه عقل و خرد آنان
را به بند كشيده و آنها را طعمه خرافات ساخته بود، پرستشى كه آنها را به كارهاى زيان بارى واداشته
بود و استعدادهاى آنها را به تباهى مىكشيد، مانند قربانى كردن و تهيه خوراك و آشاميدنى براى
بتهاكه به هدر مىرفت، پرستشى كه خداى يگانه را به سبب سرپيچى از پرستش او و روآوردن به پرستش
اجسام بىجان كه نه مىفهميدند و نه مىشنيدند، به خشم آورد
.