(ساحران) از همه مردم به باطل بودن خود آگاهتر بوده و به رسالتى كه موسى(ع) آورده بود بيش از همه آشنا
بودند، به همين دليل آنها نخستين كسانى بودند كه به پروردگار موسى ايمان آوردند و فرعون آنان را به
آزار و شكنجه دردناك تهديد كرد، ولى آنها به تهديد فرعون اهميتى قائل نشدند، بلكه با دلى آكنده از
ايمان كه ترديدى در آن راه نداشت بدو پاسخدادند:إِنّا آمَنّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا خَطايانا وَما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ؛(10)ما به پروردگار خويش ايمان آورديم تا از اشتباهات ما در گذرد و گناه سحرى كه تو ما را بدان مجبور
ساختى ببخشايد.اخفش از علماى مشهور علم نحو اين حادثه را بسيار بليغ ترسيم نموده و گفته است:ساحران طنابها و
عصاهاى خود را براى كفر و الحاد بر زمين انداختند، ولى ساعتى بعد براى شكر و سجده، بر زمين افتادند و
چقدر تفاوت است بين اين دو افتادن.
آزادى ملتها
در ماجراى موسى(ع) آزادى ملتها و حق آنان در رهايى از بردگى زورگويان بيان شده است، در آنجا كهخداوند متعال درباره بنىاسرائيل سخن گفته و لطف و عنايت خود را هنگام آزاد سازى آنها از بند اسارت
و بردگى كه ساليانى طعم تلخ آن را چشيدند، برايشان بيان مىدارد: «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلىَ
الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ
الوارِثِينَ»(11).اين آيه قرآن اعلان مىدارد كه هيچ دليلى ندارد يك ملت، ملت ديگر را به استضعاف بكشد و آن را تحت
قدرت و تسلط خود درآورد و از امكانات آنها استفاده كند، اگر چنين كند، خداوند ملت مستضعف را يارى
نموده و آنها را از قيد و بند بردگى و گردنكشى نجات مىبخشد و دلايل و براهين بسيارى در طول تاريخ
وجود دارد كه ملتهايى از نفوذ و سلطه بيدادگران آزاد شدهاند، بنابراين، آنگاه كه مستضعفان بر
ضد آنان بهپا خيزند و به شدت از آنها انتقام بگيرند، آنان سرانجامى بس سخت و ناگوارخواهند داشت.آيه شريفه قرآن مخالفت با بردگى را بر زبان موسى(ع) عنوان مىكند: «وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها
عَلَىَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِى إِسْرائِيلَ».(12)اين آيه بر زبان موسى آمده است، آنگاه كه فرعون بر او منّت گذاشت و گفت:او را درخانهاش تربيت كرده
و پرورش داده است، موسى به او مىگويد:چگونه بر من منّتمىگذارى، در حالى كه قوم من (بنى اسرائيل)
را به بردگى كشيده و آنها را قتل عام كردى؟از مفاد اين سخن بر مىآيد كه موسى(ع) به گونهاى
بىپروا، براصل بردگى يورش برد و اين زنگ خطرى بود براى فرعونِ متكبّر بيدادگر و انتقادى شديد از
عملكرد او.
دعوت به مبارزه
ايمان آوردن قوم موسى و تحمّل آزار و اذيّت فرعون، و سفارشاتى كه موسى نسبت به صبر و شكيبايى ومبارزه به آنها داد، همه، درسى آموزنده براى مؤمنين است كه بر مبارزه خويش در راه عقيده و آرمان خود
ادامه دهند.فرعون، كسانى را كه به رسالت موسى(ع) ايمان آورده بودند، به شدت مورد شكنجه وكشتار قرار داد و موسى به
عنوان همدردى با آنان مىگويد: «اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الأَرضَ لِلَّهِ
يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَالعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ».در اين آيه شريفه، موسى
پيروان خود را سفارش به صبر و شكيبايى مىكند، و در صورتى كه پرهيزكارى پيشه كنند آنها را وعده
پيروزى مىدهد، ولى آنها زير فشار شكنجه دردناك به خود مىپيچيدند و فريادشان بهشكايت نزد موسى
بلند بود و مىگفتند: «أُوذِينا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنا وَمِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا».