إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِى أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِى بِحَقٍّ
إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِى نَفْسِى وَلا أَعْلَمُ ما فِى نَفْسِكَ
إِنَّكَ أَنْتَ عَلّامُ الغُيُوبِ * ما قُلْتُ لَهُمْ إِلّا ما أَمَرْتَنِى بِهِ أَنِ اعْبُدُوا
اللَّهَ رَبِّى وَرَبَّكُمْ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمّا
تَوَفَّيْتَنِى كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلى كُلِّ شَىءٍ شَهِيدٌ *
إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُكَ وَإِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ العَزِيزُ
الحَكِيمُ؛(17)و آنگاه كه خداوند فرمود:اى عيسى بن مريم، آيا تو به مردم گفتى من و مادرم را به جاى خدا بپرستيد؟عرض كرد:خدايا، تو منزهى، هزگز شايسته نيست چيزى را كه عارى از حقيقت است بر زبان آورم، اگر من اين
سخن را گفته بودم خودت آگاه بودى؛ زيرا تو به آنچه در درون جان من است آگاهى، و من از كُنه وجود تو
بىخبرم، تو خود گواه بر آنها هستى و بر هر چيز شاهدى، اگر آنان را گرفتار عذاب بسازى، آنها بندگان
تواند و اختيارشان به دست توست و اگر آنان را ببخشايى، به راستى كه تو تواناى حكيمى.در اين آيات شريفه شيوهاى بسيار عالى از پندواندرز به چشم مىخورد كه براى درك حقيقت وجود عيسى(ع)افكار و انديشههاى منحرف را به واقعيت فرامىخواند.خداوند از زبان عيسى(ع) مىفرمايد:«إِنْ
تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُكَ وَإِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ العَزِيزُ
الحَكِيمُ»كه ترسيمى است از روح بلند و نورانى و سرشار از علاقه و محبت عيسى(ع) به بشر و اذعان به
عظمت و قداست الهى و حكمت وى در كيفر و بخشش او به بندگانش.اين آيه شريفه تأثير به سزايى در روح مؤمنين دارد، لذا روايت شده كه رسول خدا(ص) شبى براى نماز به پا
خاست و همين آيه شريفه را تا طلوع صبح تكرار فرمود.
نزديكى آيين مسيحيت با اسلام
از جمله امورى كه بسيارى از آن غافلند اين است كه اسلام از ميان تمام اديان الهى، مسيحيت را بهدوستىِ خود اختصاص داده است.آيين اسلام هر چند خدا بودن مسيح(ع) و بهدار آويختن و تثليث (اب و ابن و
روح القدس) را ردّ مىكند، ولى از جنبه ديگرى اعلان مىدارد كه مسيحيت از نظر محبت و دوستى
نزديكترين اديان آسمانى به اسلام است و قرآن اين مطلب را صريحاً اعلام مىكند:وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قالُوا إِنّا نَصارى
ذلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْباناً وَأَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ؛(18)آنها كه از حيث مهر و محبت به مؤمنين نزديكتر ملاحظه مىكنيد، همان مسيحيانند و آن بدين جهت است كه
ميان آنان كشيشان و افراد پارسايى وجود دارد و آنها اهل تكبّر و بزرگى طلبى نيستند.همان گونه كه خداوند آن دسته از پيروان حضرت مسيح(ع) را كه دستورات او را به كار بسته و به اخلاق وى
آراسته شده بودند، مورد ستايش قرار مىدهد: «وَجَعَلْنا فِى قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ
رَأْفَةً وَرَحْمَةً».و شايد پس از مطالبى كه ما در گذشته درباره ديدگاه قرآن درباره مسيح(ع) و مادرش و اعتراف به فضيلت و
مقام ارجمند آنان در پيشگاه خدا يادآور شديم، همه اين امور، مسيحيان و مسلمانان را به دوستى و
مهربانى و همكارى با يكديگر به سود بشريّت و پايدارى در برابر الحاد و بىدينى كه جهان را فرا گرفته
است وادارد.
1- نساء (4) آيات 160 - 161.2- آل عمران (3) آيه 48.3- مائده(5) آيه 46.4- زخرف (43) آيات 63 - 64.5- صف (61) آيه 6.6- علامه عبدالوهاب نجار مؤلف كتاب قصص الانبيا، از دكتر كارلونلينو، خاورشناس ايتاليايى پرسيد:معناى كلمه (بيريكلتوس) چيست؟ وى پاسخ داد: اسقفها مىگويند معناى اين كلمه تسلى دهنده است.عبدالوهاب بدو گفت: من از خود شما كه دكتراى ادبيات آن زبان را دارى سؤال مىكنم، نه از يك كشيش وى در
پاسخ گفت: معناى آن، كسى است كه بسيار مورد مدح و ستايش است. مجدداً از او پرسيد آيا اين كلمه با صفت
تفضيلى حمد، يعنى «احمد» سازگارى دارد؟ وى گفت: آرى. و اين مطلبى است كه قرآن آن را تأييد مىكند «و
مبشراً برسول يأتى من بعدى اسمه احمد».7- آل عمران (3) آيات 52 - 53.8- آل عمران (3) آيات 49 - 50.9- مائده (5) آيات 112 - 115.10- نساء (4) آيه 157.11- آل عمران (3) آيه 55.12- روايات مربوط به حضرت مهدى(ع) را بيش از بيست تن از صحابه نقل كردهاند از جمله: عثمان بن عفان، على
بن ابىطالب، طلحهبن عبيداله، عبدالرحمان بن عوف، عبدالله بن عباس و ... و نيز اين روايات در كتب
معتبر اهل سنت، اعم از سنن و معاجم و مسانيد وارد شده مانند سنن ابوداود، سنن ترمذى، سنن ابن ماجه،
مسند احمد، صحيح حاكم، معاجم طبرانى، و دارقطنى و... ولى هيچيك از اين روايات مبارزه با جور و ستم و
پر كردن دنيا از عدل و داد را به كسى جز حضرت مهدى(ع) نسبت ندادهاند، جاى بسى شگفتى است كه مؤلف نخست
ظهور را مربوط به حضرت عيسى دانسته و عدل و داد دنيا را به ايشان نسبت داده است: در صورتى كه اين روايت
مشهور، زبانزد خاص و عام است كه رسول خدا(ص) فرمود: «اگر از عمر دنيا يك روز هم باقى مانده باشد،
خداوند آن روز را آنقدر طولانى مىكند كه فرزندم مهدى ظهور نمايد و دنيا را هم چنان كه از جور و ستم
پر شده باشد، سرشار از عدل و داد گرداند». و در خصوص نزول حضرت عيسى(ع) از آسمان و نماز خواندن وى پشت
سر حضرت مهدى(ع) به كتب معتبرى از جمله اثباتالهداة، منتخب الاثر به نقل از تذكرة الخواص، ص377. و
ينا
بيعالموده قندوزى، ص422 مراجعه شود. «ج».13- مريم (19) آيه 157.14- نساء (4) آيه 171.15- مريم (19) آيات 88 - 92.16- مائده (5) آيه 75.17- همان، آيات 116 - 118.18- مائده (5) آيه 82.