پاسخ آنان گفت: «عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ».در اين پاسخ به طور صريح و آشكار،
اميد به پيروزى سريع عنوان شده است، چه اينكه نابودى دشمن به دست خداست و او مىتواند نابودى آنها
را جلوتر عملى ساخته و يا به تأخير اندازد، ولى به هرحال خداوند دير يا زود آنها را پيروز مىكند، تا
مشخص شود چگونه عمل مىكنند، همان گونه كه تتمه آيه شريفه حاكى از اين معناست:«وَيَسْتَخْلِفَكُمْ
فِى الأَرضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ».اگر اين اعتقاد كه خداوند، مؤمنين را در صورت ادامه مبارزه يارى خواهد فرمود، در دل آنها راه يابد،
بيشترين تأثير را در تقويت روحيه تلاش و تصميم و اراده و از بين بردن سستى اراده و دور ساختن يأس و
نوميدى از دلها خواهد داشت.
درهم شكستن طغيان و سركشى
پيروزى موسى بر فرعون، براى نابود كردن ظلم و بيداد، مثال روشنى است. قرآن اين ماجرا را براى هر امتىكه حاكم آن، چون فرعون به سركشى بپردازد، عنوان فرموده است، ازجمله مظاهر طغيان و سركشى فرعون،
مطالبى است كه ذيلاً بدانها مىپردازيم:او كسى بود كه ميان قوم خود با اين گفته، خدايى خويش را اعلان داشت: «يا أَيُّها المَلَأُ ما
عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرِى». و هم او بود كه اعتقادات و اذهان مردم را به بند كشيد، به
گونهاى كه هيچكس نمىتوانست بى اجازه او به چيزى ايمان بياورد.او مىگفت: «آمَنْتُمْ بِهِ
قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ».او امت را دچار تفرقه وپراكندگى نموده و آنها را دستهدسته به صورت
احزاب و گروهها در آورد تا به آسانى بتواند بر آنها تسلط يابد، همان گونه كه امروزه كشورهاى
استعمارگر در مورد ملتهاى ضعيف چنين مىكنند و يا به همان نحوى كه فرمانرواى ستمكار، براى ارائه
قدرت و حكومت خود، دست به چنين عملى مىزند، و اين موضوع را قرآن با اين گفته بيان فرموده است:«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِى الأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً». و او بود كه براى شنيدن سخن حق،
گوش شنوايى نداشت، «وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِى الأَرْضِ بِغَيْرِ الحَقِّ».او كسى بود
كه به بيدادگرى پرداخت و طغيان و سركشى او، وى را بر آن داشت كه به كليه اسباب ستم و بيداد، دست زد و
پسران بنى اسرائيل را از دم تيغ گذراند و زنان آنها را زنده نگاه داشت و هم
ان گونه كه قرآن بيان مىفرمايد، وى گفت: «سَنُقَتِّلُ أَبْناءَهُمْ وَنَسْتَحْيِى نِساءَهُمْ
وَإِنّا فَوْقَهُمْ قاهِرُونَ».قرآن نتيجه اين طغيان و سركشى و كبر و نخوت و تكذيب آيات خدا را بيان فرموده است: «كَذَّبُوا
بِآياتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللَّهُ شَدِيدُ العِقابِ».در اين بيان، عبرتى
براى سركشان ودرسى براى ملتهاى ستمديده است تا در برابر ظلم و ستم پايدارى كنند، چه اينكه
سرانجام آن پيروزى خواهد بود.
رهايى مؤمنان
اين ماجرا به ما نشان مىدهد، آنگاه كه خداوند به موسى(ع) و هوادارانش اجازه داد تا رهسپار مصرگردند، چگونه فرعون، سپاهيان خويش را گسيل داشته و براى نابودى آنها بهتعقيبشان پرداختند و در
ساحل دريا به آنان برخوردند، ياران موسى متوجه پشت سر خود گشته، بسيار وحشتزده شدند و مقابل خود را
نگريسته، چيزى جز درياى متلاطم نيافتند، احساس كردند به زودى كشته خواهند شد، ولى موسى(ع) در برابر
بيم و وحشتى كه يارانش را فرا گرفته بود، پايدارى كرد و ترس و بيمى به خود راه نداد، بلكه با اين جمله
سرشار از ايمان به آنان گفت: «إِنَّ مَعِىَ رَبِّى سَيَهْدِينِ».اين جمله، مثال گويا و زندهاى است
كه قرآن آن را فراراه مجاهدان راه خود قرارمىدهد، تا بيمناك نبوده و در مشكلات و دشوارىها مأيوس
نگردند، بلكه پيوسته اين جمله را در درون خود يادآورى كرده و به پيروزى و نصرتالهى مطمئن باشند و
همان گونه كه قرآن برايمان بازگو مىكند، اين قضيهاى است كه براى موسى و فرعون به وجود آمد:«وَأَنْجَيْنا مُوسى وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِينَ * ثُمَّ أَغْرَقْنا الآخَرِينَ * إِنَّ فِى ذلِكَ
لَآيَةً وَما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ».