كينه كشنده
سخنان نوح(ع) در دل مردم تأثير نكرد، بلكه با كينه و عناد، دستِ ردّ بر سينه او گذاشتند و گفتند:«اىنوح، با ما دشمنى طولانى نمودى، اگر در دعوت خويش راستگويى، عذاب تهديد آميزى را بر ما وارد ساز.»
نوح(ع) پاسخ مبارزه جويانه آنها را اينگونه داد: «اين كار تنها به دست خداوند است و اوست كه اگر
بخواهد، شما را گرفتار عذاب مىسازد و شما با هيچ وسيلهاى نمىتوانيد از آن جلوگيرى كنيد.
همچنين اگر خداوند اراده فرمايد كه شما را -به سبب فسادى كه در درون داريد و به واسطه آن از پذيرش حق
سر برمىتابيد- گمراه سازد، پند و اندرز من نيز برايتان سودى نخواهد داشت. او، پروردگار شماست و
بازگشتتان در قيامت به سوى اوست و شمإ؛هه را به تناسب كردارتان پاداش خواهد داد».قالُوا يا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا فَأَكْثَرْتَ جِدالَنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ
الصّادِقِينَ * قالَ إِنَّما يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شاءَ وَما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ *
وَلا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِى إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كان اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ
يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛(8)قوم نوح بدو گفتند:تو با ما جدل و گفتگوى بسيار كردى اگر راست مىگويى وعده عذابى را كه به ما دادى
عملى كن.نوح گفت:اگر خدا بخواهد، آن وعده را به شما مىرساند و راه گريزى از آن نخواهيد داشت و پند و
نصيحت من برايتان سودى ندارد و اگر خدا بخواهد، شما را گمراه مىسازد. او پروردگار شماست و به سوى او
باز خواهيد گشت.
شكايت به خدا
پس از آنكه نوح(ع) از كردار مردم به ستوه آمد، از پيشگاه خدا يارى طلبيد و ازسرپيچى و روگردانى قومشبه نزد او شكوه كرد و عرضه داشت:پروردگارا، من قوم خود را به ايمان به ذات مقدس تو و تركِ بتپرستى
دعوت كردم و در مورد ايمان آوردن آنها پافشارى كردم و درهر مناسبتى در شب و روز، به دعوت آنان
پرداختم، ولى پافشارى من در امر دعوتِ آنها براى پرستش تو، جز سرپيچى و نافرمانى آنها، نتيجه ديگرى
در پى نداشت.هرگاه آنها را به پرستش تو فرا خواندم تا از گناهانشان درگذرى، انگشت در گوشهاى خود
نهادند تا نداى دعوتم را نشنوند و از اين هم پا فراتر نهاده و با لباسشان ديدگان خود را پوشاندند كه
مرا نبينند. بر سرپيچى خود از رسالت الهى پافشارى كرده و با تكبّر، از پيروى من و پذيرش سخنانم
بهشدت پرهيز كردند.«پروردگارا، تو خود مىدانى كه من پى در پى و به شيوههاى گوناگون آنان را به پرستش تو دعوت كردم،
گاهى بهطور آشكار و در ميان جمعشان و گاهى به تنهايى با آنها سخن خود را در ميان گذاشتم و گفتم:از
پيشگاه پروردگارتان آمرزش بخواهيد و از كفر و گناهان خود توبه كنيد؛ زيرا خداوند توبه بندگانش را
مىپذيرد و از گناهان آنها در مىگذرد.خداى متعال پاداش توبه و استغفارشما را خواهدداد و بارانِ
زيادى را بر شما فرو مىفرستد تا زمينهاى خشكيده شما را سرسبز كند و شما را از نعمت و مال و دارايى
برخوردار مىكند و پسرانى به شما ارزانى مىدارد كه حامى و پشتيبان شما باشند. همچنين باغ و
بوستانى به شما عطا مىكند تا در رفاه و بىنيازى زندگى كنيد و نهرهاى آبى را در اختيارتان قرار
مىدهد تا زمينهاى خويش را آبيارى كنيد».قالَ رَبِّ إِنِّى دَعَوْتُ قَوْمِى لَيْلاً وَنَهاراً * فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِى إِلّا فِراراً
* وَإِنِّى كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِى آذانِهِمْ
وَاسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً * ثُمَّ إِنِّى
دَعَوْتُهُمْ جِهاراً * ثُمَّ إِنِّى أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً * فَقُلْتُ
اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفّاراً * يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً*
وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً؛(9)نوح(ع) عرض كرد: پروردگارا، من قوم خود را شب و روز دعوت كردم، ولى دعوتم جز بر روگردانى آنها نيفزود و
هر چه آنها را به مغفرت تو فرا خواندم، انگشتان خويش را برگوشهايشان گذاشته و ديدگان خود را با
لباس خود پوشاندند و بركفر اصرار ورزيده و راه تكبّر و نخوت در پيش گرفتند.بعد از آن در آشكار و نهان
با آنها سخن گفتم، و بدانها گفتم:به نزد خداى خويش توبه كنيد، او خدايى بسيار آمرزنده است، تا
باران رحمتش را بر شما بباراند و شما را با دارايى و دادن فرزند پسر، يارى كرده، باغهاى خرّم و
نهرهاى آب ارزانى بدارد.