همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و خطاب به حضرت موسى(ع) مىفرمايد:وَلِتُصْنَعَ عَلى عَيْنِى؛تا زير نظر من پرورش يابى.بنابراين، خداوند خود عهده دار تربيت و هدايت پيامبران است و آنان را از ابتلاى به گناه حفظ مىكند؛
زيرا زندگى آنها، براى خودشان نبوده، بلكه اينان سمبلهايى براى هدايت و راهنمايى بشر بودهاند.بعد از مرگ نيز سنّتها و خاطرههاى پيامبران، همانند چراغهايى روشن است كه زندگى تاريك انسانيت
را روشنايى مىبخشد و آنان را به راه هدايت رهنمون مىسازد. بنابراين آنها راهنمايانى هستند كه
خداوند دستور پيروى از آنها را به ما داده است.خداى متعال در باره دستهاى از پيامبران مىفرمايد:أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الكِتابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِها
هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَىَ
اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ...؛(17)پيامبران كسانىاند كه كتاب و فرمان و نبوت به آنها داديم. بنابراين اگر اينان به نبوت پيامبران كفر
ورزند، گروهى را كه به نبوت پيامبران كفر نمىورزند، روى كار خواهيم آورد، آنها كسانى هستند كه
خداوند هدايتشان فرموده است، بنابراين تو نيز از هدايت آنان پيروى كن....اين پيامبران در نهايتِ اطاعت و بندگى خدا بوده و كار نيك انجام مىدادند.همچنين در جايى ديگر مىفرمايد:وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَأَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الخَيْراتِ
وَإِقامَ الصَّلاةِ وَإِيتاءَ الزَّكاةِ وَكانُوا لَنا عابِدِينَ؛(18)آنها را پيشوايانى قرار داديم كه طبق دستور ما هدايت كنند و انجام كارهاى نيك و برپا داشتن نماز و
پرداختن زكات را به ايشان وحى كرديم و آنان پرستش ما مىكنند.هنگامى كه آيات قرآن را مورد بررسى قرار مىدهيم ملاحظه مىكنيم كه كاملترين صفات و بالاترين
ارزشها را براى هر يك از پيامبران ذكر كرده است كه ما نيز در جاى خود، آنها را ياد آور خواهيم شد.اگر پيامبران در اين مرتبه از كمال انسانى نبودند، اهميّت و ارزش آنها در نظر مردم كوچك شمرده مىشد
و كسى دعوت آنها را اجابت نمىكرد و اگر دروغ گفته، خيانت كرده، يا رفتارى ناپسند مىداشتند،
اعتماد مردم به آنان سست مىشد و به جاى ارشاد، مردم را به گمراهى مىكشاندند، تا آن جا كه حكمت
الهى در مورد بعثت ايشان، بيهوده تلقى مىشد.به همين دليل خداى سبحان صفتِ خيانت را از همه پيامبران نفى كرده و فرموده است:و ما كان لنبىّ ان يَغُلَّ؛(19)هيچ پيامبرى خيانت نورزيد.ديدگاه قرآن كريم درباره پيامبران با ديدگاه تورات در اين زمينه كاملاً متفاوت است؛ زيرا تورات،
پيامبران را به دروغگويى و نيرنگ و ارتكاب گناه، توصيف مىكند:به حضرت يعقوب نسبت نيرنگ مىدهد و
ادعا مىكند كه حضرت لوط با دو دخترش زنا كرده است؛ درباره هارون [برادر موسى] اظهار مىدارد كه
وى، بنىاسرائيل را به گوسالهپرستى دعوت كرده است؛ به حضرت داود نسبت زنا با اوريا، همسر فرمانده
لشكرش مىدهد و در باره حضرت سليمان مدعى است كه وى براى خرسندى زنهايش، بت پرستيده است؛ در حالى
كه قرآن كريم، در بيان سرگذشت اين پيامبران، هيچ يك از اين ادعاها را نپذيرفته است.اين ويژگى، قرآن را از تورات متمايز مىسازد، چرا كه توصيف پيامبران با چنين بىاحترامى و ديگر
صفات ناپسند موجب مىشود تا شخص مؤمن به خود آيد و با خود بينديشد اگر پيامبران و فرستادگان خدا
چنين باشند، چه اشكالى دارد كه ما هم مانند آنها باشيم و همين برداشت ناصواب، مستمسكى براى افراد
بيمار دل قرار مىگيرد تا در منجلاب گناه غوطهور شوند، بهعلاوه به اين نتيجه مىرسيم كه اين
نسبتهاى ناروا عارى از حقيقت بوده و با عصمت انبيا و اجتناب آنها از گناهان بزرگ منافات دارد.بنابراين از ديدگاه قرآن، پيامبران از گناه گريزانند.