مىكند، در خصوص به كارگيرى نظام مشورتى، درسى آموزنده به ما مىدهد كه بلقيس چه موضعى در قبال آن
اتخاذ كرد؟آيا به تنهايى موضعگيرى كرد و خواهان اجراى آن شد؟خير!وى بزرگان قومش را گرد آورد و
بدانان گفت: «يا أَيُّها المَلَأُ أَفْتُونِى فِى أَمْرِى ما كُنْتُ قاطِعَةً أَمْراً حَتّى
تَشْهَدُونِ».در اين گفته، بر اصل شورايى كه جهان متمدن امروز آن را به عنوان اساس قوانين خود پذيرفته و نامهاى
گوناگونى مانند مجلس نمايندگان (مجلس عوام)، مجلس سنا، مجلس ملى و ديگر نامها بر آن اطلاق كرده
تأكيد شده است.بنابراين شورا، ركنى از اركان حكومت صالح و شايسته است كه براى امت خير و صلاح به ارمغان آورده و از
ضرر و زيانهايى كه ممكن است در اثر هوا و هوسها و طمع ورزىها و غرضهاى شخصى فرمانروايانش،
گريبانگير آن شود، جلوگيرى مىكند.ملكه سبأ (بلقيس) اصل شورا را براى خود مقرر داشته بود و اسلام نيز از آن به شايستگى ياد كرده و آن را
به عنوان اصلى از اصول و اركان حكومت اسلامى به شمار آورده است.خداوند در قرآن، پيامبر اكرم حضرت
محمد(ص) را مخاطب مىسازد: «وَشاوِرْهُمْ فِى الأَمْرِ».هم چنين مؤمنين را، كه شورا را پايه و ركنى
از حكومت قرار دادند(2)، با اين گفته مورد مدح و ستايش قرار داده است: «وَأمْرُهُمْ شُورى
بَيْنَهُمْ».
پايدارى در راه عقيده
اين حقيقت در گفته سليمان به فرستادگان بلقيس كه حامل هداياى وى بودند، به خوبى براى ما روشن است:أَتُمِدُّونَنِ بِمالٍ فَما آتانِىَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمّا آتاكُمْنبوت و علم و دانشى كه خداوندبا فيض رحمتش به من عنايت فرموده از مال و دارايى كه به شما داده برتر است.زيرا مال متاعى ناپايدار
بوده و مظهرى از مظاهر دنياى زود گذر است، سليمان با اين سخن مىخواست برترى جنبههاى معنوى را بر
جنبههاى مادى، بيان كند، لذا نفرمود آنچه را خدا به من داده بيشتر از چيزى است كه به شما داده است،
بلكه فرمود: «خَيْرٌ مِمّا آتاكُمْ؛ برتر از چيزى است كه به شما داده است» و بديهى است كه منظور او
جنبههاى معنوى بوده كه در نظرش برتر از جنبههاى مادى تلقى مىشده است.مردم از آغاز آفرينش به وسيله مال و دارايى در بوته آزمايش گذاشته شدهاند. مال و منال در كليه امور
زندگى آنها مورد توجهشان بوده است و بلقيس تصور كرد سليمان را هم مانند ساير مردم مىتوان با مال و
دارايى فريب داد، به همين دليل هديهاى براى او فرستاد تا وى را به وسيله آن بيازمايد و بداند تا چه
اندازه در او تأثير خواهد داشت و آيا اين هديه مىتواند وى را به سكوت و چشم پوشى از دعوت به پرستش
خدا وا داشته و از جملهاى كه وى را بدان تهديد كرده بود، منصرف سازد، ولى بلقيس غير ازاين كلمه از
سليمان چيزى دريافت نكرد: «فَما آتانِىَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمّا آتاكُمْ».اين سخن را سليمان عنوان كرد تا قانونى براى بعدها باشد و فرد صلح انديش و رهبر و قاضى كه پس از او،
تبهكاران جهت سكوت او در برابر تبهكارىهاى آنان و جلب موافقت وى، به او رشوه مىدهند، آن را شعار
خود قراردهند. سخنى كه سليمان عنوان كرد، ارزشهاى بلند معنوى و حق طلبى و دورى از هر گونه زرق و برق
و پستهاى حساس و فريبنده دنيا در آن تأكيد شده است.و هديه بلقيس در حقيقت رشوهاى بود كه خواست به واسطه آن سليمان را تحت تأثير قرار داده تا از او دست
بردارد و او و مملكت وى را به حال خود رها سازد، ولى سليمان هديه بلقيس را نپذيرفت و در سخنانى كه به
فرستادگان وى عنوان كرد، افزود: «بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ».سليمان(ع) فريب
مظاهر فريبنده اين دنيا را نمىخورد وتحت تأثير آنها قرار نمىگرفت و در پى حقيقتى بزرگ بود كه هيچ
ارزش مادى، بدان پايه نمىرسد.