پى كردن شتر - همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با پیامبران در قرآن - نسخه متنی

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صالح(ع) بدان‏ها گفت:

هيچ گونه
چيزى كه از آن فال بد گرفته شود وجود ندارد، اسباب و علل خير و شر تنها در دست خداوند است و او با اين

قحطى و خشكسالى كه در آن هستيد، شما را در بوته‏آزمايش و امتحان قرار داده تا شايد به خدا ايمان
آوريد:

قالَ يا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الحَسَنَةِ لَوْلا تَسْتَغْفِرُونَ
اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ * قالُوا اطَّيَّرْنا بِكَ وَبِمَنْ مَعَكَ قالَ طائِرُكُمْ
عِنْدَ اللَّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ؛(6)

گفت: اى قوم، چرا شما قبل از كار نيك، شتاب به گناه داريد؟

چرا از خدا آمرزش نخواستيد تا شايد مورد
لطف او قرار گيريد؟

گفتند: ما تو و همراهانت را به فال بد مى‏گيريم.

وى گفت: فال بدِ شما نزد خداست،
بلكه شما مردمى هستيد كه مورد آزمايش قرار گرفته‏ايد.

اشراف متكبّر، مؤمنان را بر ايمانشان مورد نكوهش قرار مى‏دادند، ولى مطمئن شدند مؤمنانى كه از
ديدگاه آنان خوار و ناتوان شمرده شدند، كسانى‏اند كه به رسالت حضرت صالح ايمان آوردنده‏اند.

قالَ المَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ
مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قالُوا إِنّا بِما أُرْسِلَ بِهِ
مُؤْمِنُونَ * قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنّا بِالَّذِى آمَنْتُمْ بِهِ كافِرُونَ؛(7)

سران قومش كه تكبر ورزيده بودند، به كسانى كه ناتوان شمرده شده بودند و ايمان آورده بودند، گفتند:

آيا مى‏دانيد كه صالح از نزد پروردگارش فرستاده شده؟

گفتند: ما بدانچه او برايش فرستاده شده ايمان
داريم. آنان كه كبر ورزيده بودند.

گفتند: ما به آنچه شما ايمان آورده‏ايد كافريم.

پى كردن شتر

بزرگان و اشراف قوم، وجود اين مؤمنين و ناقه را ميان خود تحمل نكردند؛ شايد به اين بهانه كه شترى قوى
هيكل است و ديگر چهارپايان را ترسانده و رَمْ مى‏دهد، يا اين‏كه هنگام نياز شديد به آب، اين حيوان
مانع استفاده آنها از آب است؛ و شايد بدين سبب بيمناك بودند كه به واسطه وجود آن شتر، تعداد گروندگان
به خدا افزايش يابد.

شايد بتوان گفت تمام اين جهات، آنها را به كشتن آن ناقه واداشت. با وجود اين‏كه
پيامبر آمدنِ عذابِ الهى را به آنهإ؛ه‏ه هشدار داده بود كه در صورت آسيب رساندن به شتر، به هلاكت
خواهند رسيد، ولى آنان بى‏پروا به كشتن شتر اقدام كردند و از پيامبرخود خواستند براى اين‏كه ثابت
كند فرستاده خداست، عذابى كه آنها را بدان تهديد كرده بود، هر چه زودتر بر آنان وارد كند.

حضرت
صالح(ع) نيز در برابر اين مبارزه‏جويى كه آنها در مورد فرمان الهى از خود نشان دادند، بدان‏ها اطلاع
داد كه پس از سه روز، عذاب الهى آنان را فرا خواهد گرفت:

فَعَقَرُوا النّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقالُوا يا صالِحُ ائْتِنا بِما تَعِدُنا
إِنْ كُنْتَ مِنَ المُرْسَلِينَ؛(8)

شتر را پى كردند و از فرمان پروردگار خويش سرپيچى نمودند و گفتند:

اى صالح، اگر تو پيامبرى، پس عذابى
را كه به ما وعده دادى برايمان بياور.

فَعَقَرُوها(9) فَقالَ تَمَتَّعُوا فِى دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيّامٍ ذلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ
مَكْذُوبٍ؛(10)

شتر را كشتند، صالح بدان‏هاگفت:

سه روز در خانه‏هايتان بياساييد، و آن عذاب، وعده‏اى راستين‏است.

نقشه قتل صالح(ع)

ميان قوم ثمود، نُه نفر [از سران آنها] وجود داشتند كه بيش از ديگران در زمين فساد و تباهى كرده و كفر
ورزيده بودند.

اين افراد بين خود نقشه قتل صالح را كشيده و سوگند ياد كردند كه بر او و خانواده‏اش
شبيخون زده و به طور نهانى آنها را قتل عام كنند و زمانى كه طرفداران و بستگانش در جستجوى قاتلين
برآمده و مطالبه خون او كنند، آنان از اين جرم اظهار بى‏اطلاعى كنند و با اطمينان بگويند كه وقت
كشته شدن او حضور نداشته و در آن دخالت نداشته‏اند.

اينان براى كشتن صالح و خانواده او نقشه خود را
طراحى كردند، ولى خداوند اراده فرموده بود كه پيامبر خود و خانواده‏اش را نجات داده و توطئه‏گران
را از ناحيه‏اى كه خود نمى‏دانند، به هلاكت برساند.

وَكانَ فِى المَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِى الأَرْضِ وَلا يُصْلِحُونَ * قالُوا
تَقاسَمُوا بِاللَّه لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ ما شَهِدْنا
مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَ إِناّ لَصادِقُونَ * وَمَكَرُوا مَكْراً وَمَكَرْنا مَكْراً وَهُمْ
لايَشْعُرُونَ * فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنّا دَمَّرْناهُمْ وَقَوْمَهُمْ
أَجْمَعِينَ * فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خاوِيَةً بِما ظَلَمُوا إِنَّ فِى ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ
يَعْلَمُونَ؛(11)

/ 300