بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
در يكى از سالها كه معاويه به حج رفته بود، سراغ يكى از زنان كه سوابقى در طرفدارى على عليه السلام و دشمنى معاويه به نام دارميه حجونيه داشت را گرفت .(498)
گفتند: زنده است ؛ فرستاد او را حاضر كردند.
از او پرسيد: هيچ مى دانى چرا تو را احضار كردم ؟ تو را احضار كردم تا بپرسم چرا على عليه السلام را دوست و مرا دشمن دارى ؟
گفت : بهتر است از اين مقوله حرفى نزنى . معاويه گفت حتما بايد جواب بدهى .
او گفت به علت اينكه على عليه السلام عادل و طرفدار مساوات بود و تو بى جهت با او جنگيدى ، على عليه السلام را دوست مى دارم چون فقرا را دوست مى داشت و تو را دشمن مى دارم براى اينكه بنا حق خونريزى كردى و اختلاف ميان مسلمان افكندى و در قضاوت ظلم مى كنى و مطابق هواى نفس رفتار مى كنى .!!
معاويه خشمناك شد و جمله زشتى ميان او و آن زن رد و بدل شد اما خشم خود را فرو خورد و همانطور كه عادتش بود آخر كار روى ملايمت نشان داد و پرسيد:
على عليه السلام را به چشم خود ديدى ؟
گفت : آرى ، معاويه گفت : چگونه ؟
فرمود: بخدا سوگند او را در حالى ديدم كه ملك و سلطنت كه ترا غافل نكرده بود.
معاويه گفت : آواز على عليه السلام را شنيده اى ؟
گفت : آرى آوازى كه دل را جلاء مى داد، كدورت را از دل مى برد، آنطور كه روغن زيت زنگار را مى زدايد.
معاويه گفت : حاجتى دارى ؟
گفت : هر چه بگويم مى دهى ؟
معاويه گفت : مى دهم .
گفت :
صد شتر سرخ مو بده ، گفت : اگر بدهم آنوقت در نظر تو مانند على عليه السلام خواهم بود؟
گفت : هيچ وقت ، معاويه دستور داد صد شتر مو سرخ به او دادند، بعد به او گفت :
اگر على عليه السلام زنده بود يكى از اينها را به تو نمى داد!
او گفت : بخدا قسم يك موى اينها را هم به من نمى داد، زيرا اينها را مال عموم مسلمين مى دانست (499).
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
قال الله الحكيم :
( ان عذاب ربك لواقع ) (طور: آيه 7)
البته كه عذاب خدا واقع و حتمى است .
پيامبر صلى الله عليه و آله :
لايعذب الله قلبا وعى بالقرآن (500)
خداوند براى اينكه خلائق خلاف نكنند كه زيادى آن باعث تباهى جامعه مى شود به همه انبياء فرمود:
به امت خود بگويند: عذاب در پيش دارند.
نوع عذاب بستگى به نوع گناه و صفت رذيله دارد، چنانكه عرب به تعصب و امراء به جور و علماء به حسد و تجار به خيانت و روستائيان به جهل معذب خواهند شد.
چون دركات جهنم و طبقاتش فرق مى كند، شدت و ضعف هم در عذابها وجود دارد. بعضى دائما خالد و بعضى بعد از مدتى بخاطر شفاعت يا تمام شدن مدت نجات مى يابند و به بهشت مى روند. بدترين عذاب آنست كه شخص در دنيا به قساوت قلب و در آخرت به آخرين دركات افتاده باشد.