بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
امام صادق عليه السلام غلام خود را پى حاجتى فرستاد و آمدنش بسيار طول كشيد. امام عليه السلام به دنبال او شد تا ببيند كه او در چه كار است . او را خوابيده يافت و بدون آنكه خشم كند نزد سر او نشست و او را باد زد تا از خواب بيدار شود.
آنوقت به او فرمود: اى فلانى والله براى تو نيست كه هم شب بخوابى و هم روز بخوابى ، شب بخواب و روز براى ما كار كن (570).
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
عبدالله بن طاهر پس از فوت برادرش طلحه (213 ه) از جانب ماءموران استاندار خراسان شد و تا زمان الواثق بالله متصدى امر حكومت بود و پس از هفده سال استاندارى در سن 48 سالگى به سال 230 وفات يافت .
عبدالله به طاهر گويد:
پيش خليفه عباسى بودم از غلامان كسى حاضر نبود.
خليفه غلامى را صدا زد:
يا غلام يا غلام ، ناگاه غلامى ترك ، از گوشه اطاقى پيدا شد و از روى درشتى به خليفه گفت :
غلامان كار ضرورى دارند از خوردن و دستشوئى و وضو و نماز و خواب ؛ هرگاه بخاطر ضرورت غائب شديم صدايت بلند شد يا غلام يا غلام ، تا كى توان گفت يا غلام !
عبدالله بن طاهر گويد:
خليفه سر در پيش انداخت ؛ من يقين كردم كه خليفه سر را بلند كند سر غلام را از بدنش جدا كند!
بعد از مدتى سر برآورد و بمن گفت :
اى عبدالله چون ارباب و مالك اخلاقش خوب شود اخلاق خادمانش بد شود، اكنون ما نمى توانيم كه خوى خود را بد كنيم تا خوى خادمان نيك شود. (از غضب نكردن ارباب ، خادمان سوء استفاده كنند)(571).
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
قال الله الحكيم :
( و لا يعتب بعضكم بعضا ) (حجرات : آيه 12)
بعضى از شما غيبت بعضى ديگر را نكنيد.
پيامبر صلى الله عليه و آله :
ان الغيبة اءشد من الزنا(572)
همانا غيبت كردن از زنا بدتر است .
غيبت بر هر مسلمانى حرام و غيبت كننده گناهكار است . غيبت آنست كه كسى را به صفتى ياد كنى كه نزد حق آن غيب نباشد و يا كسى را ذم كنى در حالى كه اهل علم آنرا بد نمى دانند. هرگاه غيبت شود و به گوش صاحبش رسيد، بايد از او حلاليت بطلبد و او را از خود راضى كند.
غيبت حسنات را محو ميكند چنانكه آتش ، هيزم و چوب را مى خورد. ريشه و سبب غيبت گاهى از حسد و يا زينت دادن كلام ، يا تسكين خشم و يا منافرت به آن شخص و امثال اينها مى شود كه همه به سلامتى نفس ضربه وارد مى كند و او را در قيامت به عذابهائى دچار مى نمايد(573).