فقه خانواده

ع‍ل‍ی‌اص‍غ‍ر ال‍ه‍ام‍ی ‌ن‍ی‍ا؛ ت‍ه‍ی‍ه‌ک‍ن‍ن‍ده‌: پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ اس‍لام‍ی‌ ن‍م‍ای‍ن‍دگ‍ی‌ ول‍ی‌ ف‍ق‍ی‍ه‌ در س‍پ‍اه‌

نسخه متنی -صفحه : 27/ 14
نمايش فراداده

احـتـيـاط در مـهـرالمثل در اينجا، در موردى كه از مهرالسنّه بيشتر باشد، مصالحه است و در غـيـر ايـن مـورد، از آنـچـه كـه مـا بـه مـهـرالمـثـل حـكـم مـى كـنـيـم ، احـتـيـاط ايـن اسـت كـه حـال و اوصـاف زن از نـظـر سـنّ ، بـكـارت ، نـجـابـت ، عـفـّت ، عـقـل ، شـرف ، زيـبـايى ، كمال و ضدّ اين اوصاف شود، بلكه هر چه كه در عرف و عادت براى بالا يا پايين بودن مهر مؤ ثر است ، ملاحظه شود. (ت ، ج 2، ص 298،م 6)

4 ـ مـهـر التـفـويـض

مـهـريـه اى كـه در عـقـد بـطـور اجمال ذكر شده و تعيين مقدار آن پس از عقد نكاح ، در اختيار زن يا شوهر قرار داده شده است .

الف ـ اگـر حاكم ، زوج باشد، جايز است كه به آنچه كه مى خواهد حكم نمايد و در زياد و كم (مادامى كه ماليت داشته باشد) اندازه خاصى معتبر نيست .

ب ـ اگـر زوجـه حـاكـم باشد، مى تواند مهريه را تا آن حد كم بگيرد كه از ماليت خارج نشود، ولى اگر بيش از مهرالسّنّه تعيين كند، پذيرفته نيست .(همان ، ص 299، م 12)

چه چيزهايى مهر قرار مى گيرد

هر چيزى را كه مسلمان بتواند مالك شود، مى توان مهر قرار داد، مانند:

1 ـ عين : خانه ، باغ ، پول نقد، طلا، نقره و... .

2 ـ دَين : طلب ، سفته ، چك و غيره .

3 ـ منافع حاصل از ملك : منافع زمين ، خانه ، حيوان و غيره .

4 ـ منافع حاصل از كار حلال انسان : منافع تعليم صنعت و مانند آن .

5 ـ حقوق مالى قابل نقل و انتقال مانند حق التحجير(27) و ... .(ت ، ج 2، ص 297، م 1)

چند نكته

1 ـ اگر چيزهايى را كه مسلمان نمى تواند مالك شود مانند شراب و خوك ، مهر قرار دهـنـد، عـقـد صـحـيـح ولى مهر باطل است و زن به واسطه عقد مالك چيزى نمى شود، اما در صورت آميزش ، مستحق مهرالمثل مى شود.(همان ، م 2)

2 ـ اگر عقد دايم بدون ذكر مهر بسته شود، دو صورت خواهد داشت :

الف ـ اگـر آمـيـزش نشده باشد، زن مستحق چيزى نيست ، هر چند عقد نكاح به علّتى غير از طلاق فسخ شود و يا يكى از زن و مرد فوت كند، اما اگر زن طلاق داده شود، لازم است كه بـرحـسـب حـال وى ـ از نـظـر غـنـا و فـقـر ـ چـيـزى مـانـنـد طـلا، پول ، لباس ، وسيله نقليه يا غير آن را به او بدهند.(همان ، ص 298، م 5)

ب ـ اگـر آمـيزش انجام شده باشد، زن مستحق مهرالمثل مى شود. در اين مورد احتياط واجب اين است كه در بيش از مهرالسنه مصالحه شود.(همان ، م 5 و 6)

نفقه

نـفـقـه در لغـت بـه مـعـنـاى هـزينه و خرجى بوده و در اصطلاح فقه ، مالى را گويند كه بـراى ادامـه زنـدگى بر حسب حالِ اشخاص ‍ لازم است ، و آن عبارت است از خرج خوراك يا پوشاك و يا مسكن .(28)

نـفـقـه ، تـنـها با يكى از سببهاى سه گانه زوجيّت ، قرابت و ملكيت واجب مى شود. در اين درس تنها نفقه زوجه و خويشان بررسى مى شود: