باشد؛ همان طور كه در صدر اسلام چنين بود؛ در صدر اسلام ، زنان كم و بيش به فـنـون جـنـگـى آشـنـا بـودنـد؛ در تـداركـات و امداد رسانى به مسلمانان كمك مى كردند؛ براى جنگجويان غذا تهيه مى كردند، تشنه ها را سيراب ، زخم مجروحان را مداوا و در تخليه مجروحان به مكان هاى مخصوص همكارى مى كردند، به رزمندگان روحيه مى دادند و در صورت ضرورت نيز دست به شمشير برده ، دفاع مى كردند. شهيد مطهرى (ره) در اين باره مى فرمايد:
پـيـغمبر اكرم (ص) زن ها را در جنگ ها شركت مى داد، ولى آن ها كارى را كه بيشترمتناسب با زن هـا بـود، انـجـام مـى دادند، احياناً در يك موقع شدت ، زن ها هم شمشير برمى داشتند. چنان كه در جهاد اسلامى اگر موقع دفاع بشود، زن و مرد و كوچك و بزرگ همه بايد شركت بكنند و شركت هـم مـى كـنـنـد، ولى رسـول اكـرم حـتـى الامـكـان زن هـا را بـه كـارهـاى مـتـنـاسـب بـا خـودشـان مثل پانسمان كردن مى گماشت .(40)
در تـهـاجـم نـظـامـى دشـمـنـان ، زنـان هـمـچـون مـردان مـوظفند كه به هر وسيله ممكن اعم از جان و مـال ، دفـاع كنند و دشمن متجاوز را به عقب برانند و از استيلاى آن ها بر مسلمانان و سرزمين هاى اسلامى جلوگيرى كنند.(41)
همچنين در عرصه هاى سياسى ، اقتصادى و فرهنگى نيز هرگاه دشمنان بخواهند به يكى از اين روش هـا بـر كـشـور اسـلامـى و مـسلمانان سلطه اقتصادى ، سياسى و فرهنگى پيدا كنند، زنان هـمـانند مردان موظفند در صحنه دفاع حاضر شوند و از استيلاى دشمنان در عرصه هاى ياد شده جلوگيرى كنند. به عنوان مثال :
1 ـ اگـر در روابـط سـيـاسـى بـيـن دولت اسـلامـى بـا دولت هـاى بـيـگـانه ترسيده شود كه بـيـگـانـگـان بـر ممالك اسلامى تسلط يابند، بر زنان نيز لازم است كه با اين گونه روابط مخالفت كنند و دولت اسلامى را به قطع اين گونه روابط ملزم نمايند.(42)
2 ـ اگـر در روابـط اقـتـصـادى و بازرگانى با بيگانگان بر حوزه اسلام و كشور اسلامى يا بر بازار مسلمانان و زندگى اقتصادى آن ها ترسيده شود، بر زنان نيز واجب است از داشتن چنين روابـطـى اجـتـنـاب كـنند و در اين صورت اگر فقها و مراجع بزرگ ، مصرف كالاهاى خارجى را تحريم كنند، زنان هم واجب است همچون مردان پيروى نمايند.(43)
3 ـ در صـورتـى كه روابط كشور اسلامى با ديگر كشورها، موجب استعمار فرهنگى شود، بر زنان واجب است از داشتن چنين روابطى اجتناب كنند.(44)
لازمـه دفـاع زنـان در عرصه هاى سياسى ، اقتصادى و فرهنگى ، حضور آنان در اين عرصه ها اسـت و اسـلام نـيز به طور قطع با اين حضور موافق است و گرنه دفاع عملى ، مفهومى نخواهد داشت .
شهيد مطهرى (ره) در اين باره مى فرمايد:
مـا بـايـد حـد وسـط وحـد اعـتـدال را حـفـظ كـنـيـم . اسـلام ، ديـن مـعـتـدل اسـت ... منطق اسلام ،يك منطق معتدل است . بعد از اين همه جامعه اسلامى و جمهورى اسلامى بدون شركت زن ها قابل دوام نيست .(45)
بـنـابـرايـن ، زنان حق دارند در صحنه هاى اجتماعى ـ سياسى حضور داشته باشند. آگاهى هاى لازم را به دست آورند، دشمنان ستمگر را بشناسند، از ترفندهاى گوناگون آنان براى تسلط بـر كـشـور اسـلامـى آگـاهـى داشـتـه بـاشـنـد و راه هـاى احتمالى نفوذ آنان را براى مسلّط شدن بشناسند، تا هنگام لزوم بتوانند از استقلال كشور در عرصه هاى ياد شده دفاع كنند.
حسن ختام اين درس قسمتى از وصيت نامه الهى ـ سياسى امام خمينى (ره) است كه مى فرمايد:
ما مفتخريم كه بانوان و زنان ، پير و جوان ، خرد و كلان ، در صحنه هاى فرهنگى و اقتصادى و نـظـامـى ، حـاضـر و هـمـدوش مـردان ، يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فـعـاليـت دارنـد و آنان كه توان جنگ دارند در آموزش نظامى ـ كه براى دفاع از اسلام و كشور اسـلامـى ، از واجبات مهم است ـ شركت و از محروميت هايى كه توطئه دشمنان و ناآشنايى دوستان از احـكـام اسـلام و قـرآن بـر آن هـا، بـلكـه بـر اسـلام و مـسـلمـانـان تـحميل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانيده و از قيد خرافاتى كه دشمنان براى منافع خـود بـه دسـت نـادانـان و بـعـضى آخوندهاى بى اطلاع از مصالح مسلمين به وجود آورده بودند، خـارج نـمـوده انـد و آنـان كـه تـوان جـنـگ نـدارنـد در خـدمـت پـشـت جـبـهه