1 - واجب است كه نيت عبادات واز آن جمله نماز، خالص براىخدا باشد، وآميخته به ريا نباشد زيرا ريا گناه بزرگ وباطل كننده عبادتاست.
2 - منظور از ريا اين است كه انسان عمل را تنها به قصد نشان دادن بهمردم انجام دهد، وقصد امتثال فرمان خداوند را نداشته باشد. قدرمتيقّن از بطلان عبادات به سبب ريا، همين معنى است زيرا در اينصورت، عمل فاقد قصد امتثال وقربت مىباشد.
3 - ريا صورتهاى ديگرى هم دارد كه انسان در اين صورتها فاقدقصد امتثال وقربت محسوب نمىشود، مانند اينكه انگيزه عمل،قربت وامتثال باشد امّا در كنار آن ريا هم كند، يااينكه در بعضى ازاجزاى واجب عبادت، قصد ريا داشته باشد. فقها گفتهاند: در اينحالات نيز بخاطر قصد ريا، عبادت باطل است واين سخن غالباًموافق احتياط است پس بنابر احتياط واجب، عبادت بايد اعادهشود.
4 - اما اگر در بعضى از اجزاى مستحبّ عبادت، قصد ريا داشته باشدمثل قنوت در نماز، بنابر احتياط مستحب نماز را تمام كند وبعد اعادهنمايد، ولى اين واجب نيست.
5 - اگر عبادت او خالص براى خدا باشد ولى در انتخاب مكان مثلنماز در مسجد، يا زمان مثل نماز در اول وقت، يا در جزئيات ديگرمانند به جماعت خواندن، قصد ريا داشته باشد، اگر اين ريا بر اصلعبادت تأثير بگذارد به گونهاى كه بگويند نماز او ريايى است، پس بنابراقوا، عبادت او باطل مىشود، اما اگر چنين تأثيرى نداشته باشد،عبادت او باطل نخواهد بود.
6 - اگر خود عمل را خالصانه براى خدا انجام دهد ولى خوششبيايد از اينكه مردم اورا ببينند، پس ظاهراً عبادت او باطل نيست.
چنانكه خطور ريا در قلب هم ضررى به صحت عبادت نداردمخصوصاً در صورتى كه او از اين حالت ناراحت وناراضى بوده ودرصدد باشد كه از آن دورى كند.
7 - اگر عبادت را خالصانه براى خدا انجام دهد اما بعد از پايان عمل،قصد ريا كند يا حالت خود ستايى اورا فراگيرد، عبادتِ او را باطلنمىكند.