توليد بيفزايد و احيانا بطور ضمنى تسهيلات مادى و موجبات رفاه و آسايش نيز براى مردم ايجاد كند مهمترين خصوصيات نوع انسان و همچنين خصوصيات هر فرد و خصوصيات هر يك از دو جنس ( زن و مرد ) را بدست فراموشى سپرده است .
غافل از اينكه اگر هم بفرض توانسته باشد براستى تسهيل و رفاه مادى كاملى فراهم آورد باز بدون شك اين عطيه بسى بى ارزش تر و كوچكتر از چيزى است كه از انسان بازستانده و بهدر داده است .
تازه مدرك ما براى محكوميت اين تمدن و تشكيلاتى كه بوجود آورده منحصر در گفته هاى اين رجل دانشمند نيست .
و حتى زاويه ء ديد ما نيز در ارزيابى وضع كنونى از همه جهت با وى يكسان نمى باشد ..
ما با او هم در تشخيص درد و تشريح كامل وضع و مهمتر و بيشتر در تشخيص درمان اختلافات فراوان داريم كه به تفصيل در فصلى از آينده ها بيان خواهيم كرد .
اين مرد با همه ء دانش و افق وسيع فكرى انكار ناپذيرش و باوجود اخلاص علمى و رادمنشى اش باز در طرز تفكر خود تحت تأثير شرايط زمانى و مكانى فراوانى است كه نميتوان همه ء آنها را ناديده گرفت او در محيط ساخته ء دست همين تمدن پرورش يافته و مواريث فكرى ادراكى و تاريخى اين تمدن او را مقيد و محبوس ساخته است گواينكه وى خود را از تأثير اين عوامل بر كنار بداند براى نمونه سخن او را در مورد : ( سركوب شدن نيروى