ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
مذهبى افراد بوسيله ء اين تمدن و اثر اين سركوبى در خلق افرادى در مرتبه ء نازلتر ياد آور مى شويم .بنظر او نيروى مذهبى عبارت است از يكنوع گرايش روانى محض به عقيده ء دينى ازقبيل گرايشهاى هنرى و
ادبى و غيره .در كتاب خود هر جا از اين مقوله سخن گفته اينچنين صورتى از دين در نظر داشته است .اين
دريافت نادرست و ناقص
معلول افكار مذهبى رايج اروپاست كه دين را صرفايك احساس روانى فرد ميدانند و
آن را فقط در نماز
دعا
مناجات
تصوف و ديگر مظاهر فردى و روانى جستجو ميكنند .او تمدن صنعتى را از
اين نظر نكوهش ميكند كه موجب سركوبى احساس مذهبى با همين مفهوم و همين صورت ذهنى شده است .ولى عليرغم
ادراك صحيح و روح پراوج و تجربه ء شخصى خود او در اين قسمت
اين حقيقت در خور توجه كامل است كه وى دين
را به آن مفهوم و معنائى كه ما براى آن قائليم ..يعنى بمفهوم برنامه ء كامل زندگى
برنامه ئى كه
گرايش روانى كه او از آن سخن ميگويد نيز جزئى و بخشى از آنست همچنانكه نظام اجتماعى و اقتصادى و
مدنى
اجزاء و بخشهائى از آن ميباشند و همه بايد از آن مايه گرفته و بدان باز گردند ..دين را با اين
مفهوم و معناى وسيع و صحيح نمى شناسد .