الاِْسْلامَ دينًا)(48)
امروز دينتان را برايتان كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما پسنديدم .
با فرود آمدن اين آيه ، پيامبر فرمود:
(اَللّهُ اَكْبَرُ، بر اكمال دين و نعمت سرشار، بر خشنودى خدا از انجام رسالت من و ولايت و رهبرى على .)(49)
در شواهد التنزيل آمده است :
آن روز، پس از اين كه فرزند ابوطالب به وسيله رسول خدا به ولايت بر امت معرفى شد، (عمر) به امام گفت :
(اى فرزند ابواطالب ، گوارايت باد كه بر هر فرد مؤ من ولايت و رياست يافتى .)
برخى كه ديده اند سند حديث غدير صحيح و استوار است ، خواسته اند صراحت و گويايى آن را با ايجاد احتمال و سؤ ال خدشه دار كنند و پيام آن را تحريف نمايند، گفته اند:
شايد، كلمه (مولى ) در حديث غدير به معناى دوست باشد و معناى سرپرستى را ندهد.
اما اين سخن با روايات فراوانى كه در اين زمينه وارد شده ، ناسازگار است . علاوه بر اين ، شواهد و نشانه هاى بسيارى نيز بر اين نكته دلالت دارد كه در اين حديث ، جز همان معناى سرپرستى منظور نيست .
الف پيامبر گرامى (ص ) قبل از جمله (مَنْ كُنْتُ مَوْلا هُ)، عبارتى فرمود كه مقصودش را از كلمه (مولى ) مى رساند (اَلستُ اَوْلى بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ؟)(50)
آيا من به شما از خودتان سزاوارتر و مقدم نيستم ؟ معناى اولويت پيامبر(ص ) آن است كه خواسته وى ، برخواسته ديگران مقدم است و بر مردم از هر جهت ولايت و سرپرستى دارد. اين ولايت گسترده و عام را، پيامبر از سوى خداوند احراز كرده است . هماهنگى و تناسب و نيز پيوند معنوى سخنان پيامبر در غدير، اقتضا مى كند كه كلمه (مولى ) همان معناى (اولى ) را داشته باشد كه در فرازهاى قبل بيان فرموده است .
ب چكامه هاى زيبا و سرودهاى شيوايى كه شاعران ، پيرامون واقعه غدير سروده اند، همه به روشنى دلالت دارند كه منظور از كلمه مولى ، همان امامت ، ولايت و سرپرستى عام امام است . (حسان بن ثابت ) شاعر رسول خدا، در همان روز از پيامبر اجازه خواست و فرازهايى از سخنرانى او را در قالب شعر ريخت . قسمتى از آن سروده چنين است :
(فَقالَ لَهُ قُمْ يا عَلِىُّ فَاِنَّنى رَضيتُكَ مِنْ بَعْدى اِماماً وَ هادِيًا فَمَنْ كُنْتُ مُوْلاهُ فَهذا وَلِيُّهُ فَكُونُوا لَهُ اَتْباعَ صِدْقٍ مُواليًا هُناكَ دَعَا اللّهُمَّ والِ وَلِيَّهُ وَ كُنْ لِلَّذى عادا عَلِيّاً مُعادِيًا)(51)پيامبر(ص ) به او فرمود:
اى على برخيز كه من پس از خود تو را امام و پيشوا برگزيدم . هر كس كه من مولاى او هستم ، على مولاى اوست پس براى او پيروانى راستين و دوستدارانى واقعى باشيد. پروردگارا، دوستدارش را دوست بدار، و آن كه با او دشمنى ورزد دشمن شمار.
همچنين اميرمؤ منان در اشعارى كه براى معاويه نوشته است ، چنين مى فرمايد:
وَ اَوْجَبَ لى وِلايَتَهُ عَلَيْكُمْ رَسُولُ اللّهِ يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ(52)
پيامبر خدا در روز عيد خم ولايتش را براى من ، بر شما واجب كرد.
ج پيامبر گرامى در آغاز سخنانش ، از رحلت خود سخن مى گويد و در نهايت على (ع ) را به عنوان ولى و امام