بىشك، وجه غالب و ويژگى دعوت نوح، پافشارى و پايدارى و خستگىناپذيرى در مسير پرفراز و نشيب و دشوار دعوت، آن هم در ميان يك قوم لجوج و حقناپذير و باطلگر است؛ طورى كه با تلاش نوح، حجت الهى تمام گرديد و دهان هر كافر و مشركى بسته شد.
شايد يكى از اسرار عمر طولانى نوح، علاوه بر اعجاز الهى، اثبات عنايت وافر خداوندى به هدايت مردم و مهر بى نهايت او به انسانها بوده است.
شيوههاى جزيى مندرج در اين بخش عبارتند از:
نخستين مرحله دعوت نوح، كه با توجه به سرسختى مخالفان، جلوهاى از استقامت در آن به چشم مىخورد، بيان قاطع و بى پرواى عقايد از سوى اوست؛
لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إلهٍ غَيْرُهُ؛(9)
همانا نوح را به سوى قومش فرستاديم، پس گفت: اى قوم من، خدا را بپرستيد كه براى شما معبودى جز او نيست.
إِنِّى لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ؛(10)
من براى شما فرستادهاى در خور اعتمادم، پس از خدا پروا كنيد و فرمانم ببريد.
هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛(11)
او پروردگار شماست و به سوى او باز گردانيده مىشويد.
وَيا قَوْمِ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مالاً إِنْ أَجْرِىَ إِلّا عَلَى اللَّهِ وَما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ؛(12)
و اى قوم من، بر اين [رسالت] مالى از شما نمىخواهم، مزد من جز بر عهده خدا نيست و كسانى كه ايمان آوردهاند طرد نمىكنم. قطعاً، آنان پروردگارشان را ديدار خواهند كرد.