از راههاى عمده دعوت انبيا در همه دورانها، جدال به نيكوترين روش بوده است. قرآندر پنج دسته از آيات در سورههاى اعراف، هود، نوح، شعراء و مؤمنون، جدال احسن نوح را با اختصار كامل حكايت فرموده است. در اين جدالها، عاطفه و احترام انسانى، روشنگرى و استدلال منطقى و قاطعيت و توكل ايمانى رعايت شده است.
پس از بيان انذارها و بشارتهاى متعدد از جانب حضرت نوح، قوم او بهويژه اشراف و بزرگان به پاسخگويى و عكس العمل مىپردازند و ضمن بيان اتهاماتى به نوح مانند سفاهت و به پيروانش مثل تهمت فرودستى و فرومايگى، دعوتش را ردمىكنند.
نمونه بيانات اوليه نوح عبارت است از:
يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إلهٍ غَيْرُهُ إِنِّى أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ.(62)
وَاتّقوه وَأطِيعونِ.(63)
وَما أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِىَ إِلّا عَلى رَبِّ العالَمِينَ.(64)
و نمونه پاسخهاى اشراف قوم نوح چنين است:
قالَ المَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إنّا لَنَراكَ فِى ضَلالٍ مُبِينٍ.(65)
فَقالَ المَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مانَراكَ إِلّا بَشَراً مِثْلَنا وَما نَراك اتَّبَعَكَ إِلّا الَّذِينَ هُمْ أَراذِلُنا بادِىَ الرَّأْىِ.(66)
اين پاسخها حاوى تهمتهايى است كه در اين مرحله از مناظره، نوح پاسخ آنها را بهآرامى مىدهد؛
قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِى ضَلالَةٌ.(67)
أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّى وَآتانِى رَحْمَةً مّنْ عِنْدِهِ.(68)
وَما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَلكِنِّى أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ * وَيا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِى مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ أَفَلا تَذَكَّرُونَ.(69)
بدين ترتيب، نوح با رعايت ادب، احترام، حق گرايى و استدلال متين و فطرتپذير به مناظره با مخالفان كه اشراف قومش بودند مىپرداخت كه اين همان جدال احسن است و در فرهنگ قرآنى بدان توصيه شده است.
خلق و خوى پيامبرى اقتضا مىكند كه در هر حال، مهر و عاطفه بر برخوردهاى نوح حاكم باشد. او نه تنها در بيان عقايد، بلكه در پاسخ تهمتها و شبهههاى بى دليل سركردگان قومش، هرگز محبت و شفقت را فراموش نكرد و با آرامش و بيان استدلالى و منطق سليم و ادب وافر به ارايه واقعيتها و كذب مدعاى آنان مىپرداخت.
با مطالعهاى در آيات دعوت نوح، شاهد اين شبههها و تهمتها از جانب اشراف قوم نوح و پاسخ آرام و مستدل او هستيم؛