از معدود آياتى كه درباره شخصيت حضرت اسماعيل روشنگرى مىكند، بر مىآيد كه استقامت و پايدارى در تحولات روزگار از يك سو، و صلاح و درستى از سوى ديگر، محور حيات او را تشكيل مىدهد. صبر و استقامت او در ماجراى قربانى و نيز در همراهى با پدر درشرايط سخت و مشقت بار هجرت به حجاز كاملاً تجلى يافته است.
درستى و پاكى اخلاقى او نيز از وفاى به عهد و عنايت وافرش به نماز هويداست و بدين سبب مرضىّ درگاه الهى شده است؛
وَاذكُرْ فِى الكِتابِ إِسْمعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الوَعْدِ وَكانَ رَسُولاً نَبِيّاً * وَكانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلوةِ وَالزَّكوةِ وَكانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيّاً؛(5)
و در اين كتاب از اسماعيل ياد كن، زيرا كه او درست وعده و فرستادهاى پيامبر بود و خاندان خويش را به نماز و زكات فرمان مىداد و همواره نزد پروردگارش پسنديده (رفتار) بود.
روشن است كه اين استقامت و صلاح متجلى در رفتارهاى گوناگون، خود در راهنمايى مردمان به طريق سعادت مؤثر و در حقيقت از شيوههاى مؤثر تبليغ عملى است.
(كونوا دعاةً الناس بغير ألسنتكم...)