اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان

مصطفی عباسی مقدم

نسخه متنی -صفحه : 429/ 264
نمايش فراداده

ب) يادآورى فضل الهى و شكرگزارى دائم

بهترين راه تحكيم پايه‏هاى توحيد در اذهان انسان‏هاى عادى بيان آثار، نعمت‏ها و كرامت‏هاى خداوندى است كه انديشه و وجدان مخاطبان را توأماً به خدا باورى ترغيب مى‏كند. يوسف در هر مرحله و موقعيت از حيات پربركتش نعمت و فضل الهى را يادآور مى‏شود و با اين يادآورى‏ها ضمن اداى شكر الهى، تفكر الهى را در جان مخاطبان زنده مى‏سازد؛ زمانى، ترك‏پرستش غير خدا و پيروى آيين ابراهيم را فضل الهى بر خود و ديگر مردمان مى‏شمرد؛

ذلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنا وَعَلَى النّاسِ وَلكِنَّ أَكْثَرَ النّاسِ لايَشْكُرُونَ؛(5)

اين از عنايت خدا بر ما و مردم است، ولى بيشتر مردم سپاسگزارى نمى‏كنند.

و چون با پيشنهاد نامشروع مواجه مى‏شود؛

قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّى أَحْسَنَ مَثْواىَ؛(6)

گفت: پناه بر خدا. او آقاى من است. به من جاى نيكو داده است.

و وقتى توفيق زيارت پدر را مى‏يابد و ايام فراق پايان مى‏پذيرد، به شكرانه اظهارمى‏دارد:

وَقالَ يا أَبَتِ هذا تَأْوِيلُ رُؤْياىَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّى حَقّاً وَقَدْ أَحْسَنَ بِى إِذْ أَخْرَجَنِى مِنَ السِّجْنِ وَجاءَ بِكُمْ مِنَ البَدْوِ... إِنَّ رَبِّى لَطِيفٌ لِما يَشاءُ إِنَّهُ هُوَ العَلِيمُ الحَكِيمُ؛(7)

و يوسف گفت: اى پدر، اين است تعبير خواب پيشين من. به يقين، پروردگارم آن‏را راست گردانيد و به من احسان كرد؛ هنگامى كه مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بيابان كنعان باز آورد ... به‏راستى پروردگار من به آنچه بخواهد صاحب لطف است، زيرا كه او داناى حكيم است.

در اين آيه به دو شيوه مستقيم (جمله ان ربى لطيف لما يشاء) و غير مستقيم (با بيان نعمت‏هاى الهى از جمله آزادى از زندان) شكر الهى را ادا نموده است. همچنين در صحنه معارفه برادران كلامى شكر آميز بيان مى‏كند؛

قالَ أَنَا يُوسُفُ وَهذا أَخِى قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لايُضِيعُ أَجْرَ المُحْسِنِينَ؛(8)