اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان

مصطفی عباسی مقدم

نسخه متنی -صفحه : 429/ 306
نمايش فراداده

در بخش ديگرى از روايت بالا چنين بيان مى‏كند:

پادشاه اين سرزمين همسرى فاسد داشت كه هر از چندى در غياب پادشاه به كرسى قضاوت مى‏نشست و مرتكب حق كشى و جناياتى مى‏شد. خدا الياس را برانگيخت تا ايشان را به عبادت خداى يكتا دعوت كند، پس او را تكذيب كردند....(8)

2 . شيوه مقايسه

تاريخ تبليغ و تربيت نشان داده است مقايسه و تحريك وجدان در پى آن مى‏تواند در اقناع و تشويق مخاطبان به اظهار عكس العمل بسيار مفيد باشد. مقايسه دو موضوع، كه در فطرت مخاطب ارزيابى و ديدگاه مشخصى از آن وجود داشته باشد چون باعث انگيزش درونى انسان مى‏گردد، موجب دستاوردهاى قابل توجهى مى‏گردد.

الياس پيامبر، با عنايت به گرايش باطنى انسان به يگانه پرستى و اشمئزاز فطرى او از شرك، خداى يكتا را در يك طرف و بعل (بت مورد عنايت قوم) را درسوى ديگر مقايسه قرار مى‏دهد، طورى كه چون نتيجه و فرجام مقايسه نزد مخاطب سليم الفطره روشن است، پس از مقايسه، دعوت به نتيجه مطلوب كه اقناع مخاطب است نايل مى‏شود؛

أَتَدْعُونَ بَعْلاً وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الخالِقِينَ؛(9)

آيا بعل را مى‏پرستيد و بهترين آفرينندگان را وا مى‏گذاريد؟

بنابر اين بعل كجا و پروردگار صاحب اختيار اولين و آخرين كجا!

و بنا به قول شريف اميرمؤمنان ماللتراب و رب الارباب؟!

3 . استقامت و تحمل رنج‏ها و اهانت‏ها

بررسى روايات موجود درباره سيره تبليغى الياس نشان مى‏دهد كه حاكمى فاسد و جبار بر جامعه الياس حكومت مى‏كرده و مانع فعاليت‏هاى ارشادى و ترويج ايمان و فضايل مى‏شده است. در چنين شرايطى به‏طور طبيعى، جبهه كفر با اتكا به اقتدار حاكميت در موضع قدرت بوده و جبهه ايمان دچار ضعف مى‏گردد و تنها راه درست، مقاومت و تحمل اميدوارانه دربرابر سختى‏ها و فشارها و اهانت‏هاست تا مگر مصلحت الهى بر تقويت نيروى مؤمنان تعلق گيرد؛

فبعث الله الياس النبى يدعوهم الى عبادة الله فكذبوه و طردوه و اهانوه و اخافوه و صبر عليهم و احتمل اذاهم و دعاهم الى الله تعالى فلم يزدهم الا طغياناً فَالَى‏الله على نفسه ان يهلك الملك و الزانية ان لم يتوبوا اليه؛(10)