پس حركت كرد تا به نجران رسيد و هر كس را بر دين نصرانيت بود، گرد آورد. آنگاه دين يهود را بر آنان عرضه كرد اما آنها امتناع كردند. وى با آنان مجادله نمود اما جز ابا و امتناع نديد. سرانجام آنها كشته شدن را بر ورود به آيين يهود برگزيدند.
ذونواس براى آنها گودالهايى حفر كرد و هيزم در آن بنهاد و آتش به پا كرد. گروهى از ايشان به آتش سوختند، گروهى ديگر با شمشير مثله شدند تا شمار سوختگان و كشتگان به بيست هزار رسيد و تنها يكى از ايشان بهنام دوس با اسب خود گريخت.(5)
بنابراين، آنچه از مجموع روايات مشهور برمىآيد اين است كه اصحاب اخدود آزادانه، مرگ را بر دين جبرى و تحميلى و آيين منسوخ ترجيح دادند و از دين بر حق مسيحيت كه آخرين رسالت معتبر در زمانشان بود، بيرون نشدند و فرجامشان شهادت و سعادت عقبا گشت.
1 - بروج (85) آيات 4 - 7. 2 - بعضى از مفسران، آيه قتل اصحاب الاخدود را در مقام خبر نمىگيرند و نفرين و لعن تلقى مىكنند
(خزائلى، اعلام قرآن، ص 135) و علامه طباطبايى نيز جزء اين عده است (الميزان، ج 20، ص 371) كه در اين صورت،
اين گروه از موضوع بحث ما خارج و در زمره الگوهاى كفر قرار مىگيرند. البته صرف نظر از مصداق لفظ
اصحاباخدود، مراد ما قربانيان اين واقعه است كه جان خود را در راه عقيده توحيدى فدا كردند. 3 - بروج (85) آيه 8. 4 - ابن هشام، السيرةالنبويه، ج 1، ص 35. 5 - تفسير قمى، ص 719 (به نقل از: محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 14، ص 438 و 439).