اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان

مصطفی عباسی مقدم

نسخه متنی -صفحه : 429/ 60
نمايش فراداده

2 . سازش‏ناپذيرى و عدم نرمش در اصول

آن‏گاه كه مخالفت‏ها و لجاجت ها دربرابر پيامبر متوجه اصول اعتقادى او مانند توحيد و معاد مى‏گرديد، هيچ‏گونه نرمش و تحمل از سوى حضرتش مشاهده نمى‏شد، چرا كه مهم‏ترين رسالت خويش را تثبيت توحيد خالص در ذهن و دل مخاطبان مى‏دانست.

قرآن در مواضع متعدد به اين مهم اشاره مى‏كند:

قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أتَّخِذُ وَلِيًّا فاطِرِ السَّمواتِ وَالأَرضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلايُطْعَمُ قُلْ إِنِّى أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ؛(8)

بگو: آيا غير از خدا - پديد آورنده آسمان‏ها و زمين - سرپرستى برگزينم و اوست كه خوراك مى‏دهد و خوراك داده نمى‏شود. بگو: من مأمورم كه نخستين كسى باشم كه اسلام آورده است.

علامه طبرسى در ذيل اين آيه مى‏نويسد:

بر اساس روايتى، اهل مكه به پيغمبر گفتند: اى محمد آيين قومت را ترك گفتى درحالى كه ما مى‏دانيم جز فقر تو را به اين امر وا نداشته، پس بيا تا ما از دارايى‏هاى خود براى تو گردآوريم و تو را از ثروتمندترين مردم گردانيم. پس آيه فوق نازل‏گرديد.(9)

گاهى نيز قرآن به پيامبر هشدار مى‏دهد كه مبادا به طمع اقناع مشركان و جلب همراهى آنان، سر سوزنى به عقايد و مرامشان تمايل نشان دهى كه در اين صورت عذابى سخت در انتظار تو است‏(10) و در جاى ديگر به صراحت از همراهى و اطاعت كافران نهى مى‏كند:

فلا تُطِع الْمُكذِّبِينَ وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ؛(11)

پس، از دروغزنان فرمان نبر، دوست دارند كه نرمى كنى تا نرمى نمايند.

از جلوه‏هاى بارز سازش‏ناپذيرى در سيره عملى پيامبر، مقاومت آن بزرگوار دربرابر مساومه و چانه زدن‏هاى مشركان، پس از دعوت روشن و مستدلّ و منطقى اوست.