در منطق قرآن، اديان مختلف، خط سير واحدى را دنبال مىكنند كه هدايتگر آن در هر زمان، انبيا و رسولان الهى بودهاند. بر اين اساس، پيامبر اسلام ميراثدار تمام رسالتها و نبوتها و صاحب كاملترين شكل دين الهى است. به همين دليل، هر يك از پيامبران، مصدق پيامبران پيشين و بشارت دهنده رسالت پسين و نيز مبشر رسالت خاتم پيامبران بودهاند.
پس، رسول اكرم هرچند مبشر رسالت جديدى پس از خود نيست اما يكى از روشهاى او براى جلب نظر پيروان اديان مختلف و بر اساس حق محورى، تأييد و تصديق رسالتهاى انبياى گذشته همچون نوح، عيسى، موسى و ابراهيم بوده است. اين شيوه نشان مىدهد كه در سيره تبليغى پيامبر، بدبينى و نفى مطلق معتقدات ديگران اصالت ندارد، بلكه تنها حقيقت و دستور واقعى خداوند معيار است، هرچند در رسالتها و شرايع گذشته باشد.
در ميان رسالتهاى گذشته بيشتر تصديق از جانب رسول اكرم شامل آيين حنيف ابراهيم شده است كه با توجه به پيشرفت و تكامل پيوسته اديان و شرايع، به نظر مىرسد به دليل مصونيت بيشتر آيين ابراهيم از تحريفها و دستبردها بوده است.
قُلْ إِنَّنِى هَدانِى رَبِّى إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَما كانَ مِنَالمُشْرِكِينَ؛(77)
بگو: آرى، پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده است؛ دينى پاىدار، آيين ابراهيم حق گراى! و او از مشركان نبود.
قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَما كانَ مِنَ المُشْرِكِينَ؛(78)
بگو: خدا راست گفت. پس از آيين ابراهيم كه حق گرا بود و از مشركان نبود پيروى كنيد.
ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ؛(79)
پس شما را فرستادهاى آمد كه آنچه را با شماست تصديق كرد. البته به او ايمان بياوريد و يارىاش كنيد.
وَأَنْزَلْنا إِلَيْكَ الكِتابَ بِالحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الكِتابِ وَمُهَيْمِناً عَلَيْهِ؛(80)
و ما اين كتاب را به حق به سوى تو فرو فرستاديم، در حالى كه تصديق كننده كتابهاى پيشين و حاكم بر آنهاست.