قبلا گفتيم كه پيغمبران كارخانه معجزه سازى نياورده اند كه هر كسى بيايد اقتراح كند مثل معركه گيرها پيشنهاد كند اين قدر مى دهم كه فلان نمايش را بدهى . صحبت نمايش نيست صحبت اين است كه معجزه هاى پيغمبران آيتها و دليلهاى خداست يعنى دست حقيقت است كه دراز شده و مى خواهد انسان را بگيرد براى اينكه او ايمان بياورد و سر به جاده حقيقت بگذارد .
حال اگر كسى معجزه يك پيغمبر را ببيند و مع ذلك جحود بورزد و مبارزه كند اينجاست كه عذاب الهى نازل مى شود . عذابهاى الهى كه خداوند بر امتها نازل كرده است همه همان ( ولئن كفرتم ان عذابى لشديد ) است .
كفران ورزيديد :
نعمت خدا به سوى شما آمد دست هدايت به سوى شما دراز شد و به جاى اينكه از او استفاده كنيد آن دست را با شمشيرتان زديد .
سوره از ( اقتربت الساعة و انشق القمر ) شروع شد بعد فرمود :
( و ان يروا آية يعرضوا و يقولوا سحر مستمر )
هر آيتى و نشانه اى و دليلى ( كه از خدا ببينند ) ـ كه هر آدم بى غرضى عاشق اين است كه آيتى از خدا ببيند تا به دنبال آن برود ـ اينها در مقام توجيه و تفسير و تأويل آن بر مىآيند به گونه اى كه به اصطلاح عذرى براى خودشان و ديگران بتراشند .
بعد قرآن فرمود :
( و لقد جاءهم من الانباء ما فيه مزدجر )
خبرهايى كه در آنها ازدجارى باشد يعنى موعظه اى و امتناعى از اين حرفها باشد به قدر كافى رسيده ( كه ) اين كارها خيلى خطر دارد :
معجزه اى رخ بدهد دست هدايتى بيايد و انسان حقيقت را تشخيص بدهد باز چشمهايش را ببندد نعمتى به اين اهميت و عظمت براى انسان پيش بيايد و در عين حال انسان خودش را به آن راه بزند اين پشت سرش عذاب و عقوبت دارد .
بعد از مطرح كردن مسأله قيامت حال به عنوان نمونه چند قصه و داستان را بدون اينكه بخواهد جزئيات آنها را ذكر كرده باشد هر كدام را در چند آيه كوتاه ( نقل مى كند ) تحت همين عنوان كه اين سنت قبل از شما هم اجرا شده است يعنى مانند شما هم مردمى بوده اند پيغمبرانى آمده اند و اين مردم را دعوت كرده اند آيت و معجزه داشته اند و آنها به جاى اينكه بپذيرند با آنها مبارزه كردند نعمت الهى را به اين شكل كفران كردند و به حكم ( و لئن كفرتم ان عذابى لشديد ) عذاب الهى هم به آنها رسيده است .