اينها چيزهايى است كه خود قرآن به شدت تخطئه مى كند ولى در عين حال قرآن - نه به خاطر احساسات و كينه توزى بلكه در مواردى كه رسيدن به هدف انسانى و مشروع و الهى متوقف بر آن است - نه تنها كشتن كافر را اجازه مى دهد كشتن انسان مسلمان را هم اجازه مى دهد تا چه رسد به خراب كردن يك بارو و چه رسد به كندن چند درخت . پس اين دو مسأله نبايد با يكديگر اشتباه شود . از اين آيه مى گذريم .
((و ما افاء الله على رسوله منهم )) در اسلام از نظر مالى يك ((فىء )) داريم و يك (( غنيمت )) يعنى مالهايى كه از چنگال دشمن بيرون آورده مى شود بعضى نام ((غنيمت )) دارد و يك حكم دارد و بعضى نام (( فىء )) دارد و حكم ديگرى دارد . غنيمت عبارت است از آنچه كه در ميدان جنگ به دست سربازان مى افتد و به وسيله جنگ گرفته مى شود .
هر چيزى كه به وسيله جنگ و به تعبير قرآن با يورش با اسب و شتر - يعنى آنجا كه رسما حمله حمله جنگى است - و با زور شمشير گرفته مى شود آن را ((غنيت )) مى گويند غنائم جنگى از نظر اسلام به پنح قسمت شركت داشته اند - تقسيم مى شود چهار قسمت ميان سربازها - همانهايى كه در جنگ شركت داشته اند - تقسيم مى شود و يك قسمت اختصاص به پيغمبر پيدا مى كند كه خمس است و مصرفش همان مصرف خمسى است كه ما مى دانيم ( و اعلموا انما غنمتم من شىء فان لله خمسه و للرسول و لذى القربى ) ( 1 ) .
و اما فىء . فىء عبارت است از اموالى كه از كافر حربى به دست مىآيد ولى بدون آنكه زور شمشير در كار باشد يعنى دشمن به شكل ديگرى مثلا به واسطه رعب و ترسش از آنجا رفته است .
اين را اصطلاحا ((فىء )) مى گويند . در فىء سربازان شركت ندارند و در واقع به تعبيرى كه بعد عرض مى كنيم كه خود قرآن تا آخر سوره اين موضوع را بيان كرده - به يك معناه به همه مسلمين تعلق مى گيرد چگونه ؟
1 . انفال 41 .