آشنایی با قرآن

مرتضی مطهری

جلد 7 -صفحه : 182/ 134
نمايش فراداده

وقتى از آنها اقرار گرفتند فرمودند :

پس من به شما خبر مى دهم كه وراى اين زندگى شما زندگى ديگرى هست و آن زندگى ديگر چنين و چنان است من آنچه را كه ديده ام به شما مى گويم .

ابولهب كه عموى پيامبر بود يكدفعه دستهايش را به هم كوبيد و گفت :

براى يك چنين مطلبى ما را جمع كردى ؟ !

ما خيال كرديم صحبت پول و زندگى است . غرض اين است كه وقتى كسى حقيقتى را مشاهده كرده است و آنچه را كه مى داند به مردمى كه نمى دانند اطلاع مى دهد آنگاه كه مردم او را تكذيب كنند راهش اين است كه مرتب قسم بخورد كه مطلب همين طور است كه من مى گويم و اشتباهى در آن نيست و عين حقيقت است .

از اين نظر قرآن جواب را به همين شكل مى دهد :

( " زعم الذين كفروا ان لن يبعثوا قل بلى و ربى لتبعثن ثم لتنبئن بماعملتم و ذلك على الله يسير " )

بگو به پروردگارم قسم كه چنين است البته و البته به پروردگارم قسم كه شما مبعوث خواهيد شد و تمام كارهايى كه امروز انجام مى دهيد در آينده يك به يك به اطلاع شما خواهد رسيد و به حساب اعمال شما رسيدگى خواهد شد و اين امر مستبعدى نيست . خداست وقتى كه خدا مى گويد بر خدا همه كارها آسان است . اين يك جنبه قضيه است .

جنبه دوم قضيه اين است كه برهان مطلب هم گفته شده است . توضيح اينكه به هر اسمى از اسمهاى خداوند مى توان قسم خورد ولى در اينجا به " رب " قسم خورده شده است .

اگر فرموده بود " بلى والله " قسم بود و اگر فرموده بود " بلى والرحمن " باز قسم بود ولى مى فرمايد:

" بلى و ربى " يعنى بله سوگند به ذات خداوند كه پروردگار من است و پروردگار همه عالم است . اين "پروردگار" يعنى آن ذاتى كه اشيا را در رسيدن به كمال و غايتى كه استعداد رسيدن به آن را دارند پرورش مى دهد.

پروراندن يعنى چه ؟