اما از نظر زمانى ما در يك قطعه مخصوصى از زمان قرار گرفته ايم . كسانى كه قبل از ما بوده اند از ما جدا هستند و آنهايى هم كه بعد از ما خواهند آمد از ما جدا هستند .
معمولا هر كسى حداكثر پدر و پدربزرگ خودش را ديده است ولى پدر پدربزرگ خودش و بالاتر را نديده است و اغلب اشخاص اسمشان را هم نمى دانند چيست غير از سادات عظام كه آن هم به افتخار سيادت نسب خودشان را حفظ مى كنند و چه افتخار بزرگى است .
ديگر مردم اساسا[ سلسله نسب] خود را نمى دانند . هر كس دلش مى خواهد بداند مثلا جد پنجم او چه كسى بوده و كجا زندگى مى كرده و چگونه انسانى بوده است ولى نمى داند . به طريق اولى انسان در مورد نسل آينده خود نمى داند كه آيا نوه او و نوه پسر او و نوه نوه او به دنيا خواهند آمد يا نه و اگر به دنيا مىآيند چگونه انسانهايى خواهند بود ؟
هيچ يك را انسان نمى داند در قطعه اى از زمان قرار گرفته است هم جداست از گذشتگان و هم جداست از آيندگان .
اما قيامت " يوم الجمع " است . اولين و آخرين در يك جا و در يك ظرف گرد مىآيند و ديگر مساله زمان در آنجا به شكلى كه در دنيا مطرح است مطرح نيست و نيز مساله مكان به شكلى كه در دنيا مطرح است در آنجا مطرح نيست .
در دعاهاى ماه رمضان يكى از دعاهاى سحر اين است :
( " و اذا جمعت الاولين و الاخرين يوم القيامه فارحمنا " )
خدايا! آنگاه كه اولين و آخرين را در قيامت گرد مىآورى به ما ترحم بفرما ! پس در قيامت از فرق به سوى جمع مى رويم . اين متفرقات مكانى و زمانى در آن جهان همه مجتمعات و با هم هستند . اين يك لقب قيامت است .