مثلا به انسان گفته اند تو وظيفه دارى تحصيل علم كنى و درس بخوانى . اين امر خداست . اگر كسى بگويد من به جاى اينكه درس بخوانم توكل مى كنم صحيح نيست . اين مرحله مرحله اطاعت است .
اطاعت كن و مرحله نهايى را كه سرنوشت است به او واگذار كن تو به وظيفه ات عمل كن . اگر گفته اند بر تو لازم و واجب است كسب و كار كنى اگر بگويى به جاى كار كردن توكل مى كنم صحيح نيست .
كاركردن وظيفه است كاركردن اطاعت است تو اطاعت كن دستور را اجرا كن اگرچه[ سرنوشت كار را] به او واگذار كرده اى .
( " الله لا اله الا هو و على الله فليتوكل المومنون ) " معبودى جز او نيست مطاعى جز او نيست پس مومنين فقط او را اطاعت مى كنند و تنها بايد بر او توكل كنند .
( " يا ايها الذين امنوا ان من ازواجكم و اولادكم عدوا لكم فاحذروهم و ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا فان الله غفور رحيم " ) .
اين آيات به آيات قبل كه در مورد توكل و اطاعت است مربوط است ولى در عين حال سياق ديگرى است . اى اهل ايمان ! بعضى از همسران و بعضى از فرزندان شما دشمنان شما هستند ( " فاحذروهم " ) از آنها بترسيد . منظور قرآن كريم چيست ؟
( " ان من ازواجكم ) " يعنى بعضى از زنان يا بعضى از شوهران شما . ازواج جمع زوج است . مى فرمايد بعضى از همسران و بعضى از فرزندان شما دشمن شما هستند .
آيا مقصود همين دشمنى ظاهرى و كينه توزى است كه گاهى زن و شوهر از يكديگر تنفر پيدا مى كنند و دشمن و خصم يكديگر مى شوند به طورى كه هر يك مى خواهد كارى به ضرر ديگرى انجام دهد ؟
گاهى پدر و فرزند با يكديگر تا حدى دشمن مى شوند كه شمشير به روى يكديگر مى كشند .
آيا قرآن اين را مى خواهد بگويد ؟
اين چيزى است كه همه مردم درك مى كنند . كسى با زنش اختلاف داشته باشد خودش بهتر از ديگران مى داند با بچه اش اختلاف داشته باشد اين را بهتر مى داند .